تو عروسي خالم يه اتفاقي افتاده تو فيلم ديديم بعده ها
يه خانواده حدودا پر جمعيت يدونه گوشي داشتن كه مينداختن گردنشون
هركي ميخواست برقصه سريع گوشي رو مينداختن گردنش اونم ميومد وسط و ميرقصيد
حدودا ١٢-١٣ نفرن
واي خيلي باحال بود😂😂😂
یکی از اقوام که سن بالا هم هست گوشی خریده بود براش پسرش، به مامانم میگفت شارژرش رو هم خداروشکر زده به نامم🤣🤣🤣
زن عموم رفته بود دربند سالهااا پیش هی زنگ میزد به خونه ما میگفت بمن زنگ بزنید صحبت کنم کلاس بزارم اینجا
داییم گوشی بلوتوث دار گرفته بود از دوستش یه عکس بلوتوث کرده بود که خودکار ده ثانیه بعد صفحه گوشیش رو خاموش میکرد ، رفت پیش دومادش گفت مهدی یه نگاه به گوشیم بنداز میکروب افتاده توش
منظورش ویروس بود 😆
وای من یه تقویم داشتم هر وقت برام اس ام اس میومد توی تقویم تو تاریخ اون روز اس ام اسه رو مینوشتم با ساعت و نام فرستنده😂😂😂😂
اهان شب اولی که گوشی خریدم همش دغدغم این بود که گوشیمو کجا بزارم بخوابم😂😂😂
اخر پیچیدم لای دستمال کاغذی گذاشتم توی سوپ خوری توی بوفه😐😐😐
عروسکای گنده ای که به موبایل آویزون میکردن،اخرکلاس بود
بابای منم یه گوشی از خارج آورده بود. اونجا خط اعتباری بود ولی ایران هنوز تازه خط دائمی داشتن همه. بلد نبودیم باهاش کار کنیم همه اعتبارش رو تموم کرده بودیم خودم و داداشم.خخخخ یه موبایل بزرگ بود. اولین گوشی خودم هم یه نوکیا یازده دوصفر بود بیچاره هنوز کار میده
زن عموی شوهرم گوشی خریده بود ایرانسل بود خطش بعد زنگ زده بودشوهرم بپرسه چطوری شار ژ وارد کنه شوهرم گفته بود بزن * 141* .اینم نوشته بود ستاره 141 ستاره 😁
من سال 84 اولین گوشیمو خریدم موتورولا بود خیلیی دوسش داشتم زنگ اس اسمش ولی خیلی ضایع بود میگفت اس ام اس آمده ای جان اس ام اس آمده ای بالهجه افغانی چرا اخه اینو گذاشته بودم😀😀
