شاید بخاطر حست هرچیزیو نشونه میبینی
من ۳سال تمام از جوونیمو ب پاش صبر کردم خانوادش بیخودی مخالف بودن چ شبایی ک با گریه خوابیدم همش بالشم خیس بود چقدر خودمو زجر دادم معدم داغون شد عصبی شدمو هزارتا مشکل دیگ برام پیش اومد
ولی تهش ب این نتیجه رسیدم ک اگر واقعا عاشقم بود و وقتی میدید اونا دارن بی دلیل مخالفت میکنن باید لااقل خودش پاپیش میذاشت مث خیلیا ک تنها بخاطر عشقشون جنگیدن
فراموشش کردمو ب به نفر دیگ بله دادم و هروز بیشتر ب این نتیجه میرسم ک خیلی اشتباه کردم ک ب پای یه ادم بی عرضه نشستم و خودمو داغون کردم
نه عزیزم از نشونه ها مطمئنم
اکس منم در برابر خونوادش ضعیفه قبول دارم
ولی بیچاره برای مسائل شخصی خودشم در برابرشون همین بود
و اینکه خونوادش با من موافق بودن پای خونه مستقل و مهریه که اومد وسط مخالف شدن
میخواستن رو منم دیکتاتوریشونو اعمال کنن
خب این ضعف خیلی بزرگیه درسته ک الان بخاطر عشقی ک بهش داری برات هیچی مهم نیس ولی منی ک تجربه زندگی دارم میدونم ک مطیع خانواده بوده خیلی بده و بعدها مشکلات زیادی خواهی داشت
اگر الان تونست از پسشون بربیاد ک خوشبخت میشید وگرنه ب نظرم فراموشش کن هرچند خیلی خیلی خیلی سخته میدونم💔
آره عزیزم بخاطر همین پا رو دلم گذاشتم و نرفتم طبقه بالاشون
حتی اکسم بهم گفت تو مهریه ای که میگن قبول کن من بعد از ازدواج میرم همونی که دوس داری میکنم
ولی من گفتم به تو اطمینان دارم همه ی اینا بخاطر بستن در دخالت خونوادته
اگه هم برگرده برنامم اینه بریم مشاوره و تراپی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
