سلام شبتون بخیر دوستان،من یه خواهر زاده دارم که ۱۴ سالشه الان تقریبا چهار ساله یهویی بیماری اعصاب گرفته و دارو میخوره خیلی ام زیاد،دو سه هفته ای بود دکترش داروهاسو نصف کرده بود مام همه خوشحال بودیم و خداروشکر میکردیم امروز خواهر مجردم مهمونم بود گفتش صبح دوباره دچار حمله عصبی شده قلبم بدرد اومد خیلی دلم براش میسوزه خیلیییی خوشگله وقتی دخترای همسنشو میبینم غم عالم میشینه تو دلم،ولی یچیز دیگه شنیدم که ناراحتیمو صد چندان کرد .فاصله خونه خواهرم با مادرم یه کوچس چند روز پیش داشته میرفته خونه مادرم والبته برای اولین بار بوده که تنها بوده وقتی میرسه اونجا خواهرم که مجرده میگه نفس نفس میزد شدید سرخ شده بودو ترسیده بود گفته بودیه پسره دستامو گرفته بود میخواست بوسم کنه ولم نمیکرد میگه همگی رفتیم سر کوچه ولی خبری از پسره نبودخیلی ناراحتم از فرط عصبانیت نمیتونم گریع کنم تورو خدا دعا کنین خدا شفاشو بده خیلی گناه داره