2777
2789
عنوان

خونه من شده تفریگاه خانواده شوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 150143 بازدید | 896 پست
ماهم دیواربه دیواریم مادرشوهرم یه مدت هرروز ساعت خاصی میومد و فقط مینشست ووقتمو میگرفت دیگه حتی نمیت ...

دوست عزیز

من بهتون حق میدم واقعا سخته

خود منم نمیتونم تحمل کنم. هرروز یه نفر بیاد 

وقتمو بگیره. شاید حال ندارم یا خونم تمیز نیست... 

ولی دادن لقب بد به هر کسی درست نیست. مادرشوهر که جای خود دارد. 


فقط ی نمایش باید بازی کنی 

نگو نیان بدتر شر میشه شوهرتم لج 

دفعه بعد ک اومدن موقع پذیرایی خودتو بزن ب این ک دردت گرفته و بچه داره میفته حتی بکشنونشون بیمارستان!

بعدم بگو استراحت مطلقی تا زایمان اگه شوهرت سیب زمینی نباشه خودش ول میکنه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شوهر منم هر کسی را میرسید دعوت میکرد

یه بار عموش و همه ی بچه هاش

پذیرایی کردم که بعدش عموش که سن بالا بود اصلا دعوتمون نکرد

یه بار نوه خاله ی مادرش را دعوت کرد

بعد یه بار مادر و عمه و عموی جاریم را دعوت کرده بود به زور

منم گفتم خودت از بیرون غذا میگیری و همه جا را تمیز میکنی اونم رفت بهونه اورد کنسلش کرد

یه بار دیگه هم یادم نمیاد چه کسی را دعوت کرد بازم همین کار را کردم کنسلش کرد

یه بار هم خونه را ترک کردم رفتم خونه جاریم گفتم حالا دلت میخواد فلانی را  دعوتشون کن من خونه نمیام

حالا دیگه این کارها را نمیکنه اگر دست اون بود هر شب هرشب مهمان داشتم از دوست و اشنا و غریبه

دیشب یه نفر از دوستهای دورش گفت بیاید خونمون گفتم شروع نکنیا من نمیام

خدا لعنت کنه همه ی زن ومردهای متاهل خیانتکار را

منم چند سال در اثر سرویس دادن بیش از حد به قوم شوهر بچم سقط شد.

بعدش شوهرم دیگه نشست سرجاش و دست از مهمون بازی برداشت.

تازه هیچکس هم دلش برای من نسوخت بگن ازبس ما اذیتش کردیم.گفتن زنت مشکل داره.

منم سپردمشون به خدا همون بلای من سر سه نفرشون اومد به چشم دیدم

بار دیگه که اومدن خیلی راحت تو جمع بگو من بیرون کار داشتم بخاطر شما نتونستم به کارم برسم دفعه دیگه ق ...

خونواده شوهر منم همیشه برا دعوت کردن زنگ میزنن به همسرم میگن شب بیاین اینجا من بهم برمیخوره که چرا به من زنگ نمیزنن اخه یکی دوبارم شوهرم یادش رفته دقیقه نود بهم گفته 

خیلی دلم میخاد بگم برا دعوتیا زنگ بزنین به خودم اما نمیخام فک کنن مونده تماس اونام 

چجوری برخورد کنم بنظرت

وا فکردکنم متوجه نشدی ۱۵ نفر بیان خونت

یه بنده خدایی همین وضعش بود . تا میومدن بدون سلام بچه ها رو برمی داشت از خونه می‌رفت و محل نمی داد. یه بار هم خونه کثیف کردند یه کلیپ ضبط کرد از کارهاشون و فرستاد براشون. دیگه آدم شدند و نیومدند

فکر  کنم فک و فامیل شوهرش باز اومدن مهمونی اسی غیب شده😐😐🤣🤣🤣

غصه ی رفتن تو داده برباد باد مرا...باورم نیست چنین برده ای از یاد مرا...تا دلی هست بیا،رفتم از دست بیا...بغض تو راه نفس های مرا بست بیا...روحت شاد پدرم🖤
بخدا چند بار زنگ‌زدم خونه نبودن و گفتن فعلا نیستیم مقصر شوهرمه که زیادی رو میده


ببین خونه مام خیلی میومدن 

سرزده و بی وقت میومدن منم بهشون بیمحلی کردم 

و رفت و امدمو خیلی کم کردم سه ماهی یک بار میرم خونشون الان هفت هشت ماهه دیگه سرزده نمیان 

قبلش تماس میگیرن برای شب نشینی میان 

مثلاً تو این شش ماه دو بار اومدن 


https://harfeto.timefriend.net/17208210717227

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز