عزیزم پقصر شوهران من باردار بودم خونه مادرشوهرم شام بودیم بعد شام شوهرم گفت پاشید همه بریم خونه ما بخوابیم حالا همه تو یه محلیم ۲۰ نفر ادم اخر شب جمع کردن اومدن خونه ما خوابیدن باورت میشه؟؟ تا فردا عصر ساعت ۷ هم موندن منم باردار بودم لکه بینی کمر درد دل درد همه رو داشتم
اخرشم دعوامون شد من بده شدم که دوس ندارم خانوادش بیان و برن...
به نظر من که زیاد نیس اگه خانواده خودت هم میومد اینطوری میگفتی .من که مشهدم و از شهرستان مهمون دارم دو ماه یه بار تو زمستون. و تابستون هرماه مهمون دارم تا ۲۰ نفر .اتفاقا مهمونی دسته جمعی خوش میگذره خودمم مهمون خیلی دوست دارم چه خانواده خودم باشن چه خانواده شوهرم خودم بهشون زنگ میزنم و اصرار که بیان
یه ماه پیش دقیقا مهمون داشتم خانواده خودم و شوهرم
برای چهل و هشتم هم زنگ زدم و اصرار کردم که بیان
کسی با مهمونی دادن گدا نمیشه ، ولی هر چیزی حد و اندازه خودش و داره ، هر رفتی هم آمدی ، پدر و مادر هم اگ برا پسرشون زحمت کشیدن از پسرشون انتظار داشته باشن ، زحمت ۹ ماه حاملگی و زایمان و بچه و بزرگ کردن اون ها رو عروس خانوم باید جبران کنن؟ تمان از حرف های بی منطق و پرویی های بی حد و انتظارات نا به جا ، خدااااا به داد همسر شما برسه بیچاره عجب جایی گیر افتاده
خانواده شوهرم از استان دیگه سرزده می اومدن خونه ما.
یک دفعه سرزده ساعت سه می‌رسیدن میگفتن نهار نخوردیم!
یک دفعه سرزده ساعت 10 شب می‌رسیدن میگفتن شام نخوردیم.
منم با یک نوزاد و بچه کوچیک باید ساعت ده شب بلند میشدم زرشک پلو با مرغ بزارم....
سرزده رفتن خیلی بده.
فامیل شوهر ده ساعت راه سرزده میان پشت در خونمون!
این دیگه واقعا بی فرهنگیه .من حتی خانواده خودم هم بدون اطلاع بیان بدم میاد .من که مهمونام از یه هفته قبل خبر دارم که میخوان بیان .آدم وقتی خبر داشته باشه بهتر می‌تونه پذیرایی کنه و اگه بچه داشته باشی چه خونه یه تمیز کاری حسابی میخواد واقعا زشته سرزده کسی بیاد
به نظرم به گوششون برسون که از قبل بهت خبر بدن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
