خونه من شده تفریگاه خانواده شوهر

برادرشوهرم  و پسر خواهرشوهرم مجردن و فاصله سنی کمی با همسرم دارن..

هفته ای ۵شب اینا خونه من بودن بیان پی اس فور بازی کنن و خوراکی بخورن و شام هم اکثر اوقات خونم بودن..

یه شب دیگه کلافه شدم اینا اومدن خونمون واسشون چایی آوردن داشتن بازی میکردن..شوهرم برداشت گفت امشب کوکو داریم بچه ها شما دوس دارین اگه نمیخورین که واستون چیز دیگه ای درست کنه خانمم.

منم گفتم ما مهمون نمیخواهیم قراره برن خونه هاشون😜

باور کن یه دعوایی راه افتاد ولی خب پاشون رو از زندگیم جم کردم 

خواهر گلم این کاربر عزیز پیشنهاد به این خوبی دادند شما کم ارزش نیستی غرورت بذار کنار شمام سرزده برو خونه جاریات کمک هم نکن اصلا 

مامانم بعضی وقتا میگه مثلا اومدن خوردن خوب تو هم برو بخور تا بفهمن رستوران نیومدن 

گمشن برن خونه دختراشون که داماد جماعت و آنقدر تحویل می گیرن 

گوه می خورن بیان آوار زندگی دختر مردم بشن که همش حجاب بگیره برای این انترها 

به نطرم قبل اینکه خانوم شرایطشو بگه آقا هر جا میره خاستگاری باید بگه اولویت اولم خانوادم هستن و هر روز میخوان بیان خونه مون . اینجوری هم دختر خانوم دو دو تا چهار تا میکنه بعد جواب میده .نه اینکه آقا موقع خاستگاری بگن حرف حرف شماست بعد که خرش از پل گذشت خانوم رو تو عمل انجام شده قرار بده .

خانواده شوهرم منو سالی یه بارم دعوت نمیکنن ولی خودشون میان هرکاری کردم بی محلی مریضی فایده نداشت تاشوهرپشتت نباشه هیچی ب هیچی..یه بارگفتم دعوت نمیکنم فقط مادرت ودعوت میکنم یه شری ب پا کرد ک نگو اونا اومدن شامو کوفت کردن فرداش همه رو دعوت کردن بجزما شوهرمم ب چپشم نبود تاوقتی همچین شوهری هست عروس کیلو چنده..البته خانواده شوهرمن بی دعوت نمیان همش دعوتای شوهرمه.دوره بارداریم نمیذاشتن ازجام تکون بخورم حتی واس شب نشینی خودشون میوه وچایی میاوردن جمع وجورمیکردن میرفتن.ولی اینکه میان خونمون ومنودعوت نمیکنن همه رودعوت میکنن ازارم میده ب روشونم میارم فایده نداره چون شوهرم براش مهم نیست

عزیزم بعضیا از مهربونیت آدم سواستفاده میکنن و پشت سر ادمو احمق فرض میکنن...اینجاست که آدم دردش میاد

ماهی یکی دوبار ک زیاد نیست عزیزم

چرا نمی رن خونه  دخترشون که بزرگش کردن جهاز دادن سیسمونی دادن اره؟؟

چرا همش خونه عروس چتر میشن

تو پذیرایی زیاد سنگ تموم نذار.بی خبر اومدن اونم ۱۵ نفری وماهی دوبار واقعا سخته. خیلیم زرنگن بتو زنگ نمیزنن که بهونه بیاری ونذاری.

 دفعه بعدی اومدن از جیب مبارک شوهرت زنگ میزنی از بیرون غذا بیارن. خیلیم روک به شوهرت میگی: من حوصله مهمون داری واشپزی واسه ۱۵ نفرو ندارم تازه توام دقیقه اخری بمن میگی. ازین ببعد فامیلات اومدن غذا از بیرون میگیریم، بگو من به فامبلای خودمم گفتم نمیتونم مهمون داری کنم سختمه زیاد نیان بعد تو انقدر بیشعور وبی درکی؟. یبار سفت وسخت باهاش اتمام حجت کن وروک حرفتو بزن وواقعا هم انجام بده وغذا از بیرون بگیر.

جلوی خودت مهمونام خیلی سرد وخشک و کم حرف باش وروک جلوی همه بگو ان شاءالله فلان روز همین جمع خونه فلانی.  هربار که اومدن جلوی روی همه همون جمع رو خونه یکی دعوتی بگیر. دیگه نمیان خونت

یه بار که خونه تون هستن بگو اگه میخواید رفت و آمد کنیم نوبتی کنیم هر هفته خونه یکی بریم  این هفته خونه ما هستین هفته بعد خونه فلانی و همینجور هفته های بعد  مثلا پنجشنبه شب یا جمعه ها تعیین کنید و هر هفته خونه یکی باشین  نذار ازت سو استفاده کنن

این آدمایی که میگی اگه مستقیم بهشون نگی تا آخر میخوان فقط خونه شما بیان و به رو خودشونم نیارن 

صدتا لایک 

همین اول قسم میخورم ک هیچکدوم از اعضای خانوادم نظامی‌نیستن

ولی ادمایی مثل تو خیلی احمق و کوته فکرن واقعا نمیدونم چی تو مغزتون‌میگذره واقعا نمیفهممتون انگار بچه ۵ ساله این ادم شک میکنه ب عقلتون😐👌

یادش بخیر منم چند سال پیش وضعیت مالی خوبی داشتیم همیشه مهمون داشتیم هی 💔 چقدر دوست داشتم مهمون بیاد ولی از وقتی همسرم ضمانت دوست نامردش شد بی چیز شدیم فقیر شدیم رفتیم یه جایی که خجالت میکشم اقواممون بیان خونمون چون خیلی ها خوشحال میشن به خاطر این که وقتی داشتیم ناراحت بودن الان بیان ببینن زیر زمین نم دار تاریک کوچولو هی 💔 😔 

عزیزم اشتباه از خودته اونا امروز اومدن شما فردا بی خبر برو خونشون پس فردا خونه اون یکی پس اون فردا خونه یکی دیگه هر بار که اومدن جبران کن توام برو بزار هی هر روز هر روز تلپ نشن 

کاملا موافقم عزیزم ... هزاران مرتبه لایک 

یعنی داماد مادر شوهرم میاد از اینجا تا اونجا سفره پهنه عزت احترام... گوشت میذارن تو بشقابش بیا ببین..... بعد وقتی مارو هم دعوت می کنن توقع دارن ظرف هاشون بشورم.... سفره شون من جمع کنم،،،،،، اگر هم بشینم کار نکنم  به شوهرم می‌گن زنت میاد می خوره،،،، ما غذا درست می کنیم،،،،، ما نوکر زن تو  نیستیم که اون بشینه ما جلوش خم و راست شیم