من تصمیم گرفتم یا مهمونی ندم یا شوهرم رستوران دعوت کنه یا غذا سفارش بده قشنگ درست حسابی 
خدا شاهده من مرغ درست می کردم زحمت می کشیدم بعد خانواده شوهرم می اومدن کم غذا می خوردن .....بعد می گفتن ما غذای تو رو باب میل نمی دونیم اون جوری که ما می خوایم نیست ..... از خودشون یاد گرفتم دیگه غذا درست نکنم 
برن غذای رستوران بخورن..... بی لیاقت ها
حالا ما بریم دامادشون نباشه  ...پلو عدس ... املت با گوجه برامون درست می کنن