میگم چرا وقتی واسه تاسیس درمانگاه یا بیمارستان، سروش پیشنهاد کرد از دولت کمک بگیرن، همه علیه اش جبهه گرفتن ولی وقتی حامد پیشنهاد کرد از وزارتخانه زمین بیمارستان رو بگیرن، توران خانم موافقت کرد
کاری به شخصیت و کارای سروش ندارم ولی کل خانواده وحدت دنبال این بودن که یه جوری سروش رو بکوبن و کوچیکش کنن
کاربری دست چند نفره به خدا کمبود شماره بود ؛ هر فردم شعور اینو داره که تو تاپیکای مخصوص به سنش شرکت کنه❤️دهان شما خروجی افکار شماست وقتی باز میشود سریعترین راه برای درک شخصیتتان دراختیار مخاطب قرار میگیرد مواظب ویترین شعورتان باشید،تا افکار و وجودتان خریدارهای بیشتر داشته باشد!
تو که باشی پیش من خنده به دردا میزنم حتی اون لحظه که از شکنجه ها جون میکَنم تو دلیلِ سبزِ ریشه امی تو خاک این کویرچرا خم شه قامتم، زرد بشه روح و تنم؟که جواب موندنم، اَرّه سر ساق شداگه فردایی باشه من با تو می سازمبرد من وقتیه که به تو می بازم توی این روزای شوم، شده کل آرزومروز آزادی بیاد حبس بشم تو بغلت بین دستات برسم به اوج پروازمبا لبات فاتحه ی هر غمیو می خونم من به آرامش وحشی چشات مدیونمیه پناهنده ی ترسیده ی تنهام اماپشت مرز تن تو تا به ابد می مونم منو از این غم جاودانه آزاد کن
از سروش خوششون نمیومد و میدونستن پول پرسته و ذاتش خرابه
بچه عجیب ترین موجود دنیاست...می اید،مادرت میکند،عاشقت میکند،رنجی ابدی را دروجودت میکارد،تا اخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد وتمام...! بگمانم مادر بودن یک نوع دیوانگی ست، وقتی مادر میشوی رنجی ابدی سراغت می اید، رنجی نشات گرفته از عشق..،مادر که میشوی میخواهی جهان را برای فرزندت ارام کنی،میخواهی بهترین هارا از ان او کنی،وقتی می خزد،چهاردست وپامیرود،راه میرود ومیدود،توفقط تماشایش میکنی وقلبت برایش تند میتپد..❤از دردش نفست میگیرد روحت از بیماری اش زخم میشود،مادر که میشوی دیگر هیچ چیز جهان مثل قبل نخواهد بود،مادر که میشوی کس دیگری میشوی کسی که وجودش پر از عشق وجنون ودیوانگی ست