موضوع ازونجا شروع شد که همسایه ما .....
خب
موضوع شما رو نمی دونم؛ ولی موضوع من از اون جای شروع شد که تاپیکت رو ترک گفتم و رفتم تاپیک بغلی
داستان از اینجا شروع شد که توی یک ساختمون دو طبقه زندگی می‌کنیم طبقه بالا ما و طبقه پایین یا آقایی که همسرش رو طلاق داده بود و یک دختر و یک پسر از همسر اولش داشت و اومدن طبقه اول ما رو خریدن و اونجا زندگی کردن دختر در اون زمان که این‌ها اومدن ۱۵ سالش بود برادرش ۱۲ ساله بود
دوباره داستان های چرت و پرت نصفه شبی😪
چ عجیب چ جالب خدافظ✋قسمت بعدی جمعه این هفته
پربازدید نکنین توروخدا
بعدش میاد میگه همش دروغ بود
زحمتاتون هدر میره😂💔
ما بعد از یه مدت با این آقا صمیمی شدیم تا جایی که این دختر میومد درد دلش را پیش من می‌گفت هرچی از مادرش داشت و بدی‌هایی که پدرش در حق مادرش کرده بود برای من تعریف می‌کرد
چرا قطره چکونی مگه همون پست اول جا نبود همشو بنو یسیییی
ی دقیقه چیزی نگین ببینم کدوم برادر موفق شد
حالا ک قراره پربازدید بشه واسه قبولی نهایی و استخدامشدنم تو این شب عزیز ی صلوات میفرستید.خیرببینید
اَللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحمّدٍوَآلِ‌مُحمّدوَعَجل‌فَرَجَهُم
به همین شب عزیز عید غدیر عین واقعیت را دارم تعریف میکنم اما فقط اسامی رو نمی‌تونم واقعیتش رو بگم و مستعار به کار می‌برم
برای دیدن ادامه داستان باید اکانت پریمیوم خریداری کنید
گفتی بلایک
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
