روابط با خانواده همسر

[QUOTE=42926143]خب واقعیت رو بگو ،بگو دوست دارم به کارای خودم برسم ،تو خونه ی خودم راحت ترم ،هیچ کجا خونه ی خود آدم ...[/QUOامضات  واقعالایک داره

عزیزم ایشون شما رو خیلی دوست دار و روت حساب باز کرده که اینطور به رفتارش دلشو نشکن.شما از ایشون دعوت کن بیان خونه.همزمان به کارهای خودت برس.ان شاالله نی نی بیاد میبینی چقدر بودنشون نعمته کنارت.

واي منم همينطور 

😂

كلا رفت و امد زياديش شورش درمياد

خواهر منم مثل شما بود چند دفعه نرفت هرچی بهش گفت گفت خواهرم کار داشتم یکی دو ماه گذشت عادت کرد

ممنون عزیزم 😙😙

عزیزم بنظر من خیلی اشتباهه درو روشون بازنکنی.یجورایی صورت بدی داره و پسندیده نیست.علاوه براین ممکنه متوجه بشن یا همسرت متوجه بشه و کدورت پیش بیاد.حق باشماس سخته.فک میکنم بشینی با همسرت برنامه ریزی کنی برای رفت و آمد بهتر باشه.کلا برای روزت برنامه بریز و بگو که مثلا 1ساعت درروز میتونم برم دیدنشون.حالا این 1ساعت یا شب باشه یا روز.از همسرت بخوا بهشون بگه.من فک میکنم تا همسرت نخواد حل نشه.ولی با همسرتم جوری صحبت کن که جبهه نگیره و منطقی فکر کنه.خداروشکر که توی یه ساختمونین ولی مشکل حاد ندارین مشخصه خانواده همسرت خوبن

شما عروس اولی؟

برادرشوهر نداری؟

منم وقتی ازدواج کردم با اینکه ی روز درمیون به مادرشوهرم اینا سرمیزدم ولی هر وقت میرفتیم گله میکردن ک چرا کم میاین 

شوهرم پسر بزرگه و من عروس اولم خیلی طول کشید تا عادت کنن و بفهمن ک پسرشون مرد شده خودش خونواده داره 

الآن بعد از ۵ سال شده هفته ای یکی نهایت دوبار

فکر میکنم مادرشوهرتم باید فرزند ارشد باشه چون رفتاراش مثل مادرشوهرمنه اونم همیشه دوست داره تایید بشه و در مورد همه چیز بدون اینکه ازش بخوای نظر میده

حق دارین شرایط سختیه مخصوصا برای شما که مبادی آداب هستین و فهمیده 😍 ایشالله خدا به دلش بندازه کمتر بیاد بهت سر بزنه 😆

من اصلا شخصیت این مدلی ندارم که به خانواده شوهر رو بدم خداروشکر نامزدمم باهام هماهنگه تازه میگفتم چون خانوادت زیادی اهل چتربازین دوس ندارم ادرس خونمونو داشته باشن کلی حرف زد باهام تا راضی شدم گفت نمیان بی دعوت و زیاد من تضمین میکنم سالی یکی دوبار بیان اونم خودم غذا میپزم پذیرایی میکنم و...

طفلی چه شوهر خوبی

😳😳

خیلی خوبه خدایی درکم میکنه بدی هم داره ها منم یه جاهایی باهاش میسازم دیگه

مطمینم ک خودت خوبی ک اونم ایقد دوست داره پیشش باشی..درکت میکنم ولی چ میشه کرد یا باید ناراحتش کنی ک اونم مطمینن ناراحت بشه کلا باهات قط رابطه میکنه ک خوب نیس..یا باید باهاش کنار بیای ک اینجوری بهتره..ب هر حال اون ی مادره احساس تنهایی میکنه دلشو نباید شکست تحمل کن..نی نی ت ک بیاد.اونوقت شرایط برات راحتر میشه..چون خودتم ب کسی ک کمکت کنه نیاز پیدا میکنی