و کم کم به این قضیه پی بردم که اینا چند روز پیش رفتن خواستگاری همچی اوکی شده عقد ماهه بعده و ما از هیچی خبر نداریم مگه میشه همچین چیزی حالا خوب شد شوهرم گفت وگرنه هیچی نمیگفتن حداقل بگین آدم آماده شه
از دیروزه همش ناراحتم مگه ما غریبه ایم باران اصلا حسادتی نیستم که بگم حسودی میکنم
البته فکر میکنم به خاطر مانتویی بودنم نمیگن چون قبلاً به چند باری گفتن که چادر سر کن بریم خواستگاری و منم قبول نکردم
بنظرتون حق دارم ناراحت بشم یانه