بعضی موقع ها هم میگه من اگه میدونستم زندگی اینجوریه اصلا ازدواج نمیکردم مجرد میموندم😢😭چن سری هم گفته لیاقت من این خانواده نبوده منم گفتم چرا مگه خانواده من چیکارت کردن ک اینجوری میگی اتفاقا لیاقت من تو نبودی چون هیچی نداشتی،و با من ب این جایگاه ها رسیدی حالا واسه من شاخ شدی فک کردی کی هستی😢😭نمیدونم چکار کنم واقعااا حالم دیگه داره از این زندگی بهم میخوره ولی تا الانم مجبوری موندم بخداااا بخاطر حرفای پدر مادرم موندم 🤧😢از ترس اینکه اونا نکوبن تو سرم دارم تا الان ژندگی میکنم😖😖😭
نمیدونم بخدا اسی حالم خییییلییییی بدههههههه چند بارم تاپیک زدم ولی هیشکی نیومد ب حرفام گوش کنه ب خواهرمم جرات نمیکنم چیزی بگم چون اون خودش حسادت زندگی منو شوهرمو میخوره و از اینکه عاشقانه همدیگرو دوس داریم حسادت میکنه ولی دیگه نمیدونه این مشکلات رو تو زندگیمون داریم😢😢شوهرمم ی بار گفتم طلاق میخام گفت میبرمت ولی ی بار دیگه عقدت میکنم من طلاقت نمیدم تو زنمی دوست دارن 🤕🥺🥶منم میگم پس چرا انقدر اذیت و ناراحتم میکنی اگه واقعااا دوستم داری نباید اصلا ناراحتم کنی اشکمو دراری😪😪😪😫😫😫🙄
منم بلافاصله بعد از عقد افتادم تو مشکلات ک هی کنترل کنم و وضعیت بدترنشه ادامه نده این سایتاشرط بندیو
همش باخودم میگم انقد زندگی سخته که همش باید دنبال این باشی طرفت خطایی نکنه
زندگی دونفره اینه؟؟!!اگ میدونستم چی در انتظارمه نمیومدم جلو...
کلا مردا همینن شوهر منم با اینکه خودش میدونس مقصره همش توپو مینداخت تو زمین من ک باید پشتم باشی و اینا
خودش اشتاه میکرد میگفتم چقد پشتت باشم منم دوس دارم تو پشتم باشی جلو خانوادم هرسری فرصت میدم سربلندم کنی😞
بعضی موقع ها فک میکنم یکی طلسممون کرده ک ما زندگیمون اینطوری شه دنبال ی دعا نویس خوب میگردم ک این طلسم رو بشکونع ولی کسی رو پیدا نمیکنم😪😪چون چن سری ی سوزن پیدا کردم تو پتوی تختم منم سریع از پنجره انداختنش بیرون نميدونم چی بود اون سوزن ولی شنیده بودم طلسم و این چیزا هستش ک میارن میندازن خونه طرف بعد مشگل پیش میاد تو اون خونه
تو زندگی زنو شوهری انقد دعوا هست اشتی هس گریه هس
اما مشکلات بزرگ نباید باشن ...
این مشکلاتتونو بخدا میتونید حل کنید برو خداروشکر کن‌و‌زندکیتو بهم نزن
ب خودت انرژی بده با انرژی و‌حال خوبم سمت شوهرت برو
مثلا ببین چی دوس داره درست کن
ی فیلم هاشقانه بزارید ی چیز خنده دار تعریف کن براش گرم کن زندگیتو
من همش میگم کاش این مشکلات نبود با بقیه مشکلات اخلاقی و اختلاف نظرا کنار‌میومدم
ما خییییلییییی همدیگرو دوس داشتیم و عاشق هم بودیم الانم هستیم ولی حس میکنم ب زوره نمیدونم چه غلطی کنمممم😥😥😥😥همش دارم میریزم تو خودم منی ک سنی ندارم چرا باید همش غصه بخورم الان من باید با این سنم تو خوشی و این چیزا باشم نه غم و غصه ولی واقعااا نمیدونم چکار باید کنمممم😫😫😫😫😪😪😪
نه اتفاقا اگه طرف اخلاق نداشته باشه اصلاااااااا نمیشه زندگی کردبا طرف چ برسه بخای درستش کنی مثلا هر روز بهم زنگ میزد ی عالمه حرف میزدیم تو سرکارش ولی الان منم زننگ میزنم اونم میزنه ولی مثلا حرفامون کوتاهه سریع قطع میکنیم نمیدونم وااقعاا مشکل از کجاست ک درستش کنم منم راضی نیستم ک زندگیمو خراب کنم و طلاق بگیرم دوس دارم درستش کنم ولی نمیشه😪😪
همسرم میگه من یه سیگار و نمیتونم ترک کنم ،مواد و که اصلا نمیشه کنار گذاشت مگه اینکه کم کم ولی میگه مردا اینجورین،میگه عروسی کنی بدبخت میشی
زندگی مشترک خودش هزار داستان داره،با همچین فرد مر داستانی یک در هزار خوشبخت میشی،و اصلا این ریسکو نکن وآینده وخودتو چالش نکش،این حس عذابت طبیعیه،بعدا پشیمون نخواهی شد،مطمین باش
والا ب گفته خودش گف بعد از کمپ هشت ساله نمیکشم
اما خو چند ماه پیش گف ترامادول بخورم خیلی بیحالم گفتم نه
و فرداش توهم زده بود
خودش گف قرص زولپیدوم خوردم بخابم خابم نکرفته توهم زدم
اما من هی میگم نکنه مواد بوده
