بابام جراجی قلب باز داره
من امتحان دارم هنوز تو خوابگاهم ساعت یک امتحان دارم عصری میرسم پیش بابام که احتمالا تموم شده عملش
با مامانم قهره بهش گفته نیا . میترسه بره به قلب بابام فشار بیاد .
مادربزرگم پیره نمی‌برنش که حالش بد نشه اصلا خبر نداره عمل امروزه
عموم و زن عموم رفتن پیشش فقط
عذاب وجدان دارم امتحانم دارم
تنها نیس . داداش و زن داداشش هستن
اخی.😓خدا محافظتش کنه
بازم خدا خیر بده به عمو و زن عموت
الهی😥
با مامانت چرا قهره؟
بنظرم مادرت بره خوشحال میشه
مادرت چرانمیره تواین اوضاع 😓😢
کسی که جراحی قلب باز میکنه اصلا همراه نمیخواد
مامانت بره خب
اتفاقاً بابات بهوش بیاد ببینه مامانت نیس بیشتر ناراحت میشه
انشالله ک ب سلامتی از اتاق عمل میاد بیرون
من از اتاق عمل اومدم بیرون فقط مادرشوهرم جلو در اتاق بود شوهرم بخاطر بچه های کوچیکم خونه بود مامان و بابامم هیچ
حتما ب مامانت بگو بره ولی نزدیکش نره. پایین وایسه یا تو سالن از دور بعدا میگه نیومدی
ولش کن برو حواست به امتحانت باشه خراب نکنی دوباره باز یه ترم دیگه همین درس رو برداری
