ببین من درکت میکنم و تو جامعه ی الان به ادمایی مثل من و تو انگ مریض بودن میزنن ولی من میدونم حداقل من اگه این ترس ها رو دارم چون دیدم چقدر یکسری صمیمیت ها و بیرون رفتن های بیخود و درد و دل های بیخود دخترا و پسرا باعث میشه کم کم به پارتنرشون خیانت کنن .... و همه چی اونطوری پاک و تمیز که اونا هم میگن نیست
ولی در عین حال بیا منطقی باشیم نمیتونیم تو زندان خودمون نگهشون داریم
این خیلی خوبه که صادقانه بهت همه چیو گفته ، اول که اگر برگشت بهش بگو ترس ها و حس هاتو و بگو بهم حق بده تو همچین دوره ای از زمان که اینقدر خیانت راحت شده حتی به تو هم اعتماد کنم به اون دخترای دیگه نتونم.... ولی به نظرم کاملا محدودش نکن فقط بهش بگو ازت میخوام رابطه در حد همکلاسی باشه ، مثل دو روز دیگه که با یکسری دیگه فقط همکار میشی و باید یه مرزهایی رعایت بشه ... ازش بخواه مرزها رو رعایت کنه همونطور که تو رعایت میکنی.