زندگی مشترک یعنی همش سکوت کردن

دقیقا منم همین شرایط رو دارم عزیزم خیلی متاسفم واقعا

چه اصراری داری درباره کارهای روزانه اش سوال کنی؟مگه خبر داری کار بدی انجام میده؟چرا یکمدت کلا سوال کردن رو کنار نمیزاری؟هرچقدر بیشتر کنجکاوی کنی بیشتر به در بسته میخوری چون اون فکر میکنه همین اول کار میخوای محدودش کنی یا بهش اعتماد نداری!به جای پرسیدن های بی فایده چندوقت هیچی نپرس حتی زمانیکه خودش حرفی زد به جای توجه زیاد خیلی عادی بگو اتفاقا منم امروز خیلی سرم شلوغ بود کلی کار داشتم!اگر درست برخورد کنی اونم کم کم گردش رو پایین میاره وباهات راحت میشه.چندتا مقاله درباره دلیل دروغ های ساده مردها توی نت هست به جای اینجا مطرح کردن که فقط حالت رو بدتر میکنه برو اونا رو بخون خیلی مؤثره!

شوهرمن کودکی افتضاحی داشته منم همینطور متاسفانه توخانواده نرمالی بزرگ نشدیم بنظرت چکاربایدبکنم 

من قصد فضولی ندارم

خیلی ببخشید سوال میکنم

ایشونم ازدواج دومشون،دوست داری جواب بده 

خونه پدرمم اومدیم مهمونی ی بهونه الکی پیدا کرد دعوا و ابرو ریزی راه انداخت الانم طلبکاره 

نمیدونم خودم فکر میکردم بخاطر فوت مادرش بود اما الان سه سال گذشته و هنوز درست نشد.منم دیگه کامل بهش بیتفاوت شدم 

اصلا خودت نگران نکن زیاد به گذشته آتون فکر نکنید

فقط بایدبه نظر من زن و شوهر کنار و همراه و هم دل هم باشن

برای رشدهم تلاش کنید.

الان باهم مشکل خاصی دارید؟؟

زیاد با آدما قبلی وقت نگذرونید

الان فعلا باهاش مشکلی ندارم زندانه

خوب فقط،یه چیز میگم خوب گوش کن 

باید برات دروغ هاش،بی محل باشی و بی تفاوت ،تو می خوای بهش ثابت کنی میفهمی دروغ هاش،می خوای بهش،ثابت کنی به قول معروف گول نمیخوری

طرز فکرت عوض کن بزار آنقدر دروغ بگه دروغ دونش پاره بشه

رو خودت کار کن رو همه چیزت

رو رفتارت

رو نحوه زندگیت 

طرز فکر کردنت

اصلا حرف کسی برات مهم نباشه

قرار بزار رشد کنی و دست نیافتنی باشی 

سر گرم کن‌خودت با کتاب ،آهنگ بزار برقص تو خانه، ورزش کن،

پیاده روی،یه دفتر بردار بنویس ،

البته اگه دوست داری باهاش زندگی کنی

اگه نمیتونی رفتارش تحمل کنی یه بحث دیگه اس

تو باید براش جذاب باشی و خاص 

یه بار امتحان کن نه جذابیت فقط تو چهره و لباس و ...

تو فکرت هم جذابیت بزار 

بازم ببخشید خانم ازت پرسیدم

حلال کن

الهی بگردم

ببخشید،شرمنده ناراحتت کردم