نه از سکوت خونه میترسم نمیدونم درست از چی ولی وحشت میکنم یعنی فقط دعا دعا میکنم نماز زود تموم بشه با اینکه صبح تا شب تنهام ولی تو اون چند دیقه انقد وحشت میکنم انگار تنها ترین آدم رو زمینم و میترسم
دیگر تنها،گریه حالم را می داند...از عشق،دلتنگی هایش می ماند...