من تا قبل اون سال اوضاع مالی خوبی داشتم
چندتا سفر خارجی رفتم
دوتا ماشین داشتم
شرکت از خودم داشتم
تویه کارخونه تو شمال شریک بودم
دفترودستک و کلی کارگر و انبار پر از اجناس و خونه و خلاصه خوب بود اوضاع
همون سال شب عید پدرم فوت کرد رو سنگ قبرش زدن ۱/۱/۱۳۹۸
سیل کارخونه شمال رو برد
در نبود من تو شرکت کلاهمو برداشتن
از حساب بانکی ۲۰۰ میلیون دزدیدن اینترنتی
خلاصه سرتو به درد نیارم من برج ۳ سال ۱۳۹۸ شدم
۲میلیارد تومن بدهکار ملت همه چیزمم به باد رفت تازه سرپرست خانواده هم من شده بودم
منظورم از این حرفهتم این بود که ببین هم حتی به مغزم هم نمیرسید این اتفاق ها قراره بیفته
به این مدل اتفاقها هم فکرکن