طلاق گرفتن

طلاق نگیرید. 

خیلی ها بعد از طلاق پشیمون شدند. ولی نتونستند برگردند. 

یک فامیل داشتیم که بازگشت. زنه برگشت. بچه دوم را آورد. 

برادرشوهرم بعد از طلاق ازدواج کرد. ولی همیشه به زنش فکر می‌کرد. عصبی شده بود... 

تو اینجوری آدمها فرق دارن همه مردا اینجور نیستن 

ببین من که به هیچ وجه به این خانم نمیگم طلاق بگیر ولی توم بدجور داری حرف میزنی اینقدر طلاقو بزرگ جلوه میدی خوب باز می‌تونه این خانم منظورم نیس کلی منظورمه باز ازدواج کنه میگی چشم ناپاک وهرزه وپیشنهادای ناجور اون مشکل شما مرداس نه مشکل زنها که داری به خانما تذکر میدی بایدبه همجنسای خودت تذکربدی که پیشنهادندن به زنها تو میگی چون مردای جامعه خرابن پس زن هیچ حرکتی نزنه مثل یه گوسفندبمونه همسایه ها وفامیلای ما که طلاق گرفتن بعضیاازدواج کردن بعضیا مثل قدیم پدرشون داره خرجیشون میده خیلیم خوب بهشون خرجی میده بعضیام که خودشون شاغلن باز میگم این خانم نباید طلاق بگیره ولی نگو تحمل پیشنهادای ناجورو داری ماهم که مجردیم حجابم داریم میریم بیرون چنان مردا زل میزنن آدم باخودش فکرمیکنه چشمش داره از جا درمیاد چه برسه به بقیه قرارنیس چون همجنسای تو خرابن بقیه تو سری خور شن که همجنسای تو بش نگن بیا باهامون رابطه داشته باش   

من قصد توهین به هیچ بانوی رو نداشتم و ندارم

همجنس های من خرابم درست

ولی فقط همه مردها بد هستن؟

هیچ زن بدی وجود نداره؟

چند نمونه برعکس اینو برات مثال بزنم؟

من نگفتم طلاق خیلی بزرگه

گفتم آخرین راهه

من نگفتم طلاق بگیری زندگیت میره هوا گفتم با تفکر و دور اندیشی عمل کن

شما خیلی هارو دیدی طلاق گرفتن خوشبختن،چندتارو دیدی که بدبخت شدن؟

من فقط گفتم با فکر عمل کن و برای درست کردن زندگیت تلاش کن

در مورد مردها هم خوب اینجا مخاطب طرف خانوم بود نه آقا قطعاً اگه مخاطب آقا بود من برعکس اینها و بهش میگفتم

اینم دقت کن من نگفتم تو سری خور یا بقول شما گوسفند باش گفتم سوار زندگیت باش

هیچ آدمی مثل اون یکی دیگه نیست هیچ آدمی

این موضوع هم هیچ ربطی به جنسیت نداره

اگه بتونی با وجود تفاوت ها همه چیزو درست کنی خوبه

زندگی هیچوقت باب میل هیچکس پیش نمیره و همه یک مدل مشگل دارن برای خودشون

ببین من حدود سه سال قبل جدا شدم ، با وجودیکه دلایل بسیار محکمی برای جدایی داشتم و بچه هم نداشتم، شاغلم و مشکل مالی ندارم و خانواده هم کاملا حمایتم کردن اما  پدرم در اومد از دلتنگی. ،ادم بعد طلاق فقط خاطرات خوب تو ذهنش میاد ، بارها وسوسه شدم بهش زنگ بزنم بیا برگردیم به هم ، اما با دوستم که حرف میزدم یادم مینداخت چه اتفاقای بدی باهاش داشتم و منصرف میشدم ، الان بعد سه سال خدا رو شکر راضی ام از زندگی گاهی به گذشته فکر میکنم و میگم چجوری تحملش میکردم این عتیقه رو . 

میخوام بگم دلایلتو بنویس برای طلاق و حتما پیش چندتا مشاور برو ، من پیش ۴_۵ تا مساور رفتم و همه تاکید داشتن حتما جدا شو ، تا بعدا که دلتنگ شدی و بهت فشار اومد پشیمون نشی .