2777
2789
عنوان

مادرشوهر بچه ۱ ساله رو می‌برده خونش...

| مشاهده متن کامل بحث + 824 بازدید | 81 پست
اون برای راحتی تو گفته بچه بیاری میارم که راحت باشید

نه عزیزم کلا می‌خواست همه اختیارمونو تو همه چیز داشته باشه 

بعد که فهمید من نمیزارم کلا باهام لج شد و رابطمونو خراب کرد 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

میخواد زجرهای ک مادرشوهرت ب تو داد سر توهم بیاره. اخه ادما اگ عاقل باشن شعور داشته باشن خودشون دیدن ...

دقیقا هم نظریم 

خیلی بهم فشار اومد 

فقط گفتم من همچین اجازه ای نمیدم 

میگفتی واااای یعنی دلتون تنگ نمیشد ،من همچین صحنه ای توفیلما هم ببینم اینقدر گریه میکنم وحالم بد میش ...

دقیقا بعد فکر کن همون اول نامزدی !

هی ام واسم خط و نشون می‌کشید 

من دوست دارم ال کنید 

من دوست دارم بل کنید 

حتی میگفت من دوست دارم بچم (یعنی نامزدم) رو مبل راحتی بشینه 

تو ظرف اینجوری غذا بخوره ووو

بیشتر موقع ها هم دستوری صحبت می‌کرد 

خواهر شوهر من بچم ک دوماهش بود ی روز پررو پررو اومد گفت لباس خوشگلاشو بپوشون ببرمش خونه بابام گفتم ...

والا یسریا خیلی رو دارن 

ما هرچی سعی می‌کنیم حریم بقیرو حفط کنیم 

اونا بیشتر میخوان تجاوز کنن

تو بنده خوب خدایی ک یه نعمت گیرت اومده خداروشکر انشالله همیشه خوشبخت باشین گلم❤️

فدای شما بشم ممنون مهربونم


دخترم😍عشق همیشگی من💕تو بزرگ‌ترین بهانه‌ی زندگی من و بابا هستی😍😍 ۱۸ اذر ۱۴۰۲❤ 
نامزد من فقط نگاه می‌کرد  یا با گوشی خودشو سرگرم می‌کرد

چی یگم والا..بعدا درست میشه

دخترم😍عشق همیشگی من💕تو بزرگ‌ترین بهانه‌ی زندگی من و بابا هستی😍😍 ۱۸ اذر ۱۴۰۲❤ 
دقیقا هم نظریم  خیلی بهم فشار اومد  فقط گفتم من همچین اجازه ای نمیدم

افرین خوب گفتی از اولش بهش فرصت نده ک این یه مار زخمی هست وخطرناکه😄😄

💖السلام علیک یاصاحب الزمان الغوث ادرکنی💖اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل الفرجهم💖🤲من امام‌زمانی ام😍♥️
من بودم میگفتم از خدامه.۳ ۴ تا میخواد پسرتون.والا وقت نمیکنم بتونم به خودم برسم همشونو میدم شما بزرگ ...

اون موقع بایستی یه بچه لوس و تنبل ازش تحویل میگرفتم 

فکرشو کن برای نامزدم میوه پوست می‌کند هر روز می‌برد تو اتاقش 

وسایلشو جمع می‌کرد نمیذاشت خودش جمع کنه

یه غذایی نمی‌خورد یچیز دیگه واسش درست می‌کرد 

هر کار بدی هم می‌کرد فقط طرفداری بی منطق می‌کرد 

یعنی انتطار داشت منم مثل کلفت و پرستار باشم 

با اینکه خودم شاغلم و اصلا از این لوس بازیا خوشم نمیاد


افرین خوب گفتی از اولش بهش فرصت نده ک این یه مار زخمی هست وخطرناکه😄😄

پدرمونو در آورد 

رابطمونو خراب کرد 

یعنی به نامزدم گفتم تا مادرت هست برو باهاش زندگی کن 

بعدش ازدواج میکنیم😐

واقعا مادرش نمیذاره ما زندگی کنیم 

همه تاپیکام درباره کارای مادرشه تازه خیلیاشم هنوز نگفتم

شاغل نیستی؟ شاید منظورش این بوده کمکت میکنم...

شاغلم 

نه کلا می‌خواست ما زیر دستش باشیم 

حکومت کنه رومون 

کل کاراش همین بود 

همشم دستور میداد 

منم خیلی ناراحت میشدم خودم از نوجوونی مستقل بودم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز