من ازدواج دومم هفته پیش یکی از اقوام همسرم فوت کرده بود همسر قبل شوهرم هم ختم آومده بود تو مراسم جاریم جرات نکرد بیاد پیش من بشینع ده دقیقه اومد باز رفت در صورتیکه که خیلی با هم صمیمی هستیم همش خونه ماعه خوار شوهرم همشون دور اون زن قبلش کل مراسم بودن حرف میزدم میگفتن میخندبدن زنه هم همش ب من نیش خند میزد در صورتیکه همشون کلی حرف پشت سرش میزدن و به شوهرم میگفتن خوب کردی طلاق دادی یعنی کل مراسم از اینکه چهره دو رو اونا رو شد واسم هنگ بودم جالبه ک باش در تماس باش رفت آمد هم میکنن
منم به شوهرم گفتم من دیگه باشون رفت آمد نمیکنم من همسر توام من ک غریبه بودم تو جمع ول کردن رفتن پیش اون شوهرم اول داد بیداد کرد بعد سکوت
بنظرتون حق ندارم ناراحت شم