یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔
امروز 4 فرودین ۱۴۰۲ تصمیم گرفتم واسه شادی روح محمدم هر کاری بکنم نه اینکه خودمو ازار بدم 💔🥲 درسته سخته با نبودش زندگی کردن ولی من برمیگردم به خاطر خانوادم🥲🖤