2777
2789
عنوان

اقا شما جای من باشید ناراحت نمیشید

468 بازدید | 28 پست

خواهر شوهرتون و همسرش بیاید شهر شما و همون شب اول با همسرتون برید خونه مادر شوهر بشینید تا ایشون رو ببینید ولی ایشون رفته بیرون  بگرده بعد با اینکه میدونه شما یکساعته نشستید تو خونه زنگ بزنه یک ساعت دیگه هم بشینید داریم شام میرم بیرون با دوستامون... بعد از دو ساعت بیاد

دوباره فرداش هم همین اتفاق باز به اصرار همسرتون که بریم ببینیمش تکرار بشه

😶😶😶 تازه زنگ که میزد هم نمیگفت بمونین بیام ببینمتون

میگفت بمونید بیام گوشی شوهرم مشکل داره ببینین چشه 😅🤣

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مشکل از اون نیست مشکل از توعه که خودتو کوچیک کردی برا اون   .اون از شهر دیگه امده بود وظیفه اش بود بیاد خونه شما سر بزنه ن شما پاشی بری استقبال

روشنفکر بازیاتونو برای خودتون نگهدارید روشنفکری ب توهین نیست جامعه کشش داشتن این همه روشن فکرو نداره

این ادم فاقد شعوره و بشدت خودخواه فقط خوشی خودش مهمه بقول خودت اگه ام میگه بمونین واسه گوشیشه

ما بد نبودیم..بلدبودیم،دنیا مارو نمیخورد..ما تُنگ بودیم،اگه دریا بودیم که ماهیمون نمیمُرد..سیل اومد،هرچی رویا جمع کردم با خودش بُرد....   جان چه میدانست،از دنیا چه ها خواهد کشید...اگه امضام به چشمت خورد لطفا واسه حرف زدن و سلامتی بچه هام دعا کن مرسی مهربون❤💙💜
روز دوم گفتم نمیام شوهرم بچه رو انداخت جلو  به جونم

نباید همون روز اولم میرفتی خواهرشوهرت اگه دلش برادرشو میخواست خودش ی تکه پا میومد سر میزد بلاخره توام شامی ناهاری نگهش میداشتی پاشدی رفتی استقبال اونم اونجوری محل داده 

روشنفکر بازیاتونو برای خودتون نگهدارید روشنفکری ب توهین نیست جامعه کشش داشتن این همه روشن فکرو نداره

حرص نخور زندگی صد ساله اولش سخته...  

شاید موردی هست که نمیتونن بگن یا رو در رو بشن.... ، اصل اینکه شما احترامت رو گذاشتی و جای گله و گلایه نیست

در این مورد هم اصلا با همسرت بحث نکن و اصلا موضوعش رو پیش نکش

فقط دفعه بعد که اومدن به همسرت بگو اول با مامان تماس بگیر ببین خواهرتون هست شرایط جور ما بیاییم مثل دفعه قبل نشه ....

اینجوری هم بحث نکردی هم با برخورد عاقلانه پیش همسرت خودت رو هم عزیز کردی 

دل چو بستم به خدا حسبی الله و کفی   خدایا به همه اقدامی ها و چشم انتظارها ،فرزندانی سالم و صالح و اهل عطا کن که نور چشمشون هم توی این دنیا و هم اون دنیا باشن   

خب بی حرمت کردن شما رو 

باید اگر از قبل میگفتی به دیدنت میایم میموند 

اگر بی خبر رفتی نه گله نکن به هر حال برنامه خودشو داره 

ولی اگر اطلاع داده بودین و اونم قبول کرده بود بله کارش زشت بود 

نباید همون روز اولم میرفتی خواهرشوهرت اگه دلش برادرشو میخواست خودش ی تکه پا میومد سر میزد بلاخره توا ...

حقیقت خودش به من فهمونده دوست نداره کسی بره خونش یعنی رک بهم گفته ...نگفته  تو نیاها... ولی یبار که میرفتیم اون شهر گفت من دوست ندارم کسی بیاد خونه م این خونه م کوچیکه

واسه همین منم رغبتی ندارم دعوت کنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز