من داشتم سیسمونی میخریدیم اما کلا هیچی به خانواده شوهرم نشون نداده بودم بازار بودیم مادرشوهرم میخواست سرویس غذاخوری بخره برا بچم ،خواهر شوهرم گفت نه نخر خریده خودش اونجا هیچی نگفتم بعدا که تنها شدم باهاش گفتم راستی میخواستی وسایلو ببینی به خودم میگفتی نشونت میدادم نکه یواشکی بیای ببینی هول شد گفت نه فلشم جا مونده بود اومدم وردارم شما نبودی چشمم خورد گفتم عه فلشت تو اتاق بچه بود!!!دیگه هیچی نگفت سریع رفت خونشون....دیگه بعدش هرجا میرفتم تو کشو و وسایلم رو برگه بزرگ مینوشتم فضولی نکنید.اجازه بگیرید و اینجور چیزا میزاشتم همه جا برگشتنی ور میداشتم بعد یه مدت دیگه فهمیدم کسی نمیاد چون هیچی تغییر نمیکرد...کلیدمونوداشتن برا مواقعی که مثلا ما کلیدو جا میزاریم یا سفر میریم
نه گلم حقش نبوده کل دارو ندار ما برده شکایتم کردیم به جایی نرسیدیم چون قبل فوت بابام حالش بد بود دفتر دار اوردن تو اون حال ازش امضا گرفتن تاریخم زدن زمانی ک سالم بوده با اراده خودش مالشو به نام ما کرده
مادرشوهرتو تنها گیر بیار،بترسونش،بگو زنیکه فوضول کاری نکن سَم بریزم تو غذات یا شوهرمو جادو کنم که ببرتت بندازه گوشه ی سالمندان😈👿مثل آدم‌بشین‌سرجات کمتر فضولی کن!🤬
خلاصه کوتاه نیا و حسابی تهدیدش کن،بعد جلوی شوهرت همش از مادرشوهرت خوب بگو و تعریف کن که اگه مادرشوهرت حرفی زد ،اون‌باور نکنه تو گفتی😈😂
(شاگرد اول کلاس شیطان😎😂)
بچه ها خیلی ناراحتم چرا مادرشوهرای ایرانی اینجورین مادرشوهر منم مال یه شهر دیگس من کارمندم میاد خونمون میخواد مثلا تمیز کنه و... کل خونه جای وسایلم عوض میشه من دیگه کمد وسایلم و قفل میکنم کلیدمیبرم با خودم . یا مادرشوهر دوستم میاد خونشون جلو خودش میرخ کابینت‌ها رو باز میکنه ... چشونه اینا 😑🤔عقده دوران جوونی خودشونو دارن😶والا من آنقدر بدبینم که کمد لباس زیرموقفل میکنم (عادت دارم روزی دوبار شرت عوض میکنم )وقتی اونا میان خودم میرم سرکار میذارم تو پلاستیک تو کمد قایم میکنم😑از بس چیزای عجیب از بقیه راجع به خانواده شوهر می‌شنوم والا ... گاهی میگم خدایا منو مادرشوهر نکنی این بلاها رو سر کسی نیارم😫خدا کنه مادرشوهرهای خوبی بشیم .. این عتیقه ها چشونه
خب نمیشه که باید بفهمن کارشون زشته یه روز آسیاب رو میبره فردا یه جیز دیگه شو ، منم مادرشوهرم کلید خونمونو داره قبلا از کادوهایی که برام آورده بودن رو یواشکی برداشته برده داده به جایی که مهمون میرفته،چند ماه پیش هم مسافرت بودم اومده تو خونم یه کارایی کرده و من فهمیدم الان مدتیه با همسرم تو اختلافیم منتظرم آبها از آسیاب بیفته قفل خونه رو عوض کنم و به اونا ندم .
اره اومدم جلوتر دیدم نوشتن سواد نداره در اینصورت باید یه کار بکنه جای وسایل رو غیر عادی عوض کنه مثلا یه تیکه لباس از خودش رو بذاره تو یخچال ، یه خوراکی بذاره توی کمد لباس ، توی ظرف مخلوط کنه رو پر از لوبیا بکنه میدونم همه چی بهم میریزه ولی اگر که اینکار رو کرد اونارو به بازی گرفته قطعا ازش میپرسن این چه کاریه و اونوقت میگه میخواستم ببینم چه کسی میاد سر وسایلم الان پیداش کردم من فکر کردم جن بوده این کار رو کردم که مطمئن بشم 😅
روی یه برگه بنویس میدونم میای وسایلم رو میگردی کارت خیلی زشته ، بعد تو کمد و کابینت بذار
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
