امشب خیلی دلم گرفته شر شر اشکم میاد😭😭😭

عزیزم ب شانسه

وای الهی که نباشه مگه چه جوریه پیشو بگیر مداواش کن 

خونه پدرتون چرا جواینطوریه

شماخاهرام پاشید بزنید برقصید شوهراشون بدن عصری خودتون جم می‌شدید میرقصیدین شوهرا رو دایورت میکردین خخخ

از یکیشون ک مطمئنم یکی دیگه رو نمیدونم.

میدونی چیه؟ جاریام خیلی روی شوهرشون تسلط دارن مثلا یکیشون موقع مجردی دختر باز حرفه ای بود ولی الان با یک وضع افتصاحی میگرده لباسا چروک، گشاد، ولی شوهر من اینقدر تیپ میزنه میره بیرون، همش میگم حتما از بی عرضگی من بوده ک شوهرم اینجوری شده😭

جلوی اونا خودتو خیلی محکم نشون بده 

  وای بچه های ببخشید اسی تو محله ی ما یه دختر 13 ساله رو یه مرد 45 ساله حامله کرده مرده دوست بابای دختره بوده بابای دختره هم دیروز خود کشی کرد 😭😭

عزیزم باید از اول زندگی بهش سخت میگرفتی که عادت کنه الان دیگه عادت کرده به این روش زندگی دیگه اگه الان بخوای چیزی بگی میگه داری گیر میدی! ولی میتونی ی کاری کنی ، یکم بهش نزدیک شو هی خودتو لوس کن بگو نمی‌دونم چرا جدیدا حسن بهت اینقدر زیاد شده و عاشق تر شدم، هی پیشنهاد رابطه به و لوندی کن اینجوری از اون حالت قبل در میای و تنوع میشه واسش مثل کسی که با ی زن جدید وارد رابطه شده! و بیشتر از قبل بهت علاقه مند میشه. بعد کم کم با زبون خوب یا لحن بچگونه و لوس بهش بگو عشقم تو فقط واسه منی دوست دارم فقط واسه خودم تیپ بزنی ، مثلا ی روز لوس شو بگو باهات قهرم چرا این پیرن خوشگله رو پوشیدی اون یکی رو بپوش این فقط واسه منم(حالا اون لباسی هم که میگی بپوشه بد نباشه و شوهرت دوسش داشته باشه فقط واسه این بگو که عادت کنه به نظرت اهمیت بده) بعد که ی مدت گذشت و عادت کرد به این رفتارت کم کم لباسای گل و گشاد قاطیش کن و تیپای سمی واسش درست کن  و البته همچنان لوندیتو داشته باش که بهترین یوقت اگه ناراحتت کنه از دستت بده . این روش یکی از دوستان بود امیدوارم واسه شما هم جواب بده

تاپیکهاتون رو خوندم شما هم ک مثل من خیانت دیدین😔

خیلی زندگیامون شبیه همه😔

آره عزیزم منم خیلی عذاب کشیدم، جونم بود، زندگیم بود، میدونست چقد دوسش دارم، میدونست و بهم خیانت کرد! هیچی واسش کم نمیذاشتم، فک کن... می‌رفت سر کار من لب به غذا نمیزدم تا بیاد ! بدون اون غذا از گلوم پایین نمیرفت . هیچوقت بهش نه نمیگفتم... باردار که شدم  ی روز خیلی اتفاقی در اوج اعتمادی که بهش داشتم متوجه خیانتش شدم! بعد از اون دیگه هیچوقت نتونستم از ته دل بخندم و شاد باشم!

دقیقا مثل من با این تفاوت ک شوهر من هیچوقت خیانتاش رو ب گردن نمیگیره و منو متهم میکنه ک تو فکرت خرابه و مریضی.

عزیزم اگ دوست داری درخواستمو قبول کن خصوصی با هم درددل کنیم

شوهر منم گردن نمی‌گرفت و بهم می‌گفت تو شکاکی! هر چند چندین بار کاملا واضح لو رفت و مچشو گرفتم اما بازم می‌گفت اینا خیانت نیست ، تو رختخواب که نبودم!

قبول کردم عزیزم