چطور مادر خوبی باشم؟

خیلی سخته منم نمیدونم اومدم نظرات رو بخونم منم یاد بگیرم

منم لايك كن

سعی کن باهاشون دوست باشی باهات احساس راحتی کنن هم چیز رو بهت بگن من یه دوست داشتم یعنی انقدر مادر دختر رابطشون باهم خوبه بدون اجازه مادرش آب نمیخوره اول با مادرش مشورت میکنه 

تنها خاطره خوبی که توی این 29 سال دارم اینه که بچه بودم حدود 9 یا 10 ساله بودم خودم تنها رفتم حموم وقتی اومدم، مادرم منو بوسید و گفت مثل گل شدی 

هیچوقت یادم نمیره تنها خاطره خوبی هست که دارم میون اووووووووون همه خاطره تلخ 😔

عزیزم تا همسر خوبی نباشید هر دوتاتون باهم!!! نمیشع ک مادر خوب و ایده آلی بود من اینو با گوشت و پوستم درک کردم و همچنین پدر ایده آل

من خیلی به پسرم بها دادم و الان که شیش سالشه دیگع حرف منا نمی‌خونه پدرشم همیشه خلاف حرف منا ب بچه زده برا همین بیشتر ب حرف پدرشع منم خیلی عصبی میشم و میزنمش خیلی ناراحتم مامانم میگه لوسش کردی و دیگه کاریش نمیشه کرد ولی بازم خیلی بهش میرسم همه نظر دست خودم نیست الان قشنگ فهمیدم حرف پدر و مادر باید ی کلام باشه حتی اگه گریه کردن جیغ زدن اگه نظزمون و عوض کردیم دیگه حساب نمی‌برن ایمونو اینکه پدر و مادر جلوی بچه ی نظر و عقیده باشن

اخی عزیزم

مثل پسر من 

من یبار کنار مادرم نشسته بودم اونم داشت با دوستش صحبت میکرد بعد بحث لحاف و تشک شد مادرم گفت یه تشک بزرگ بلند دارم تو کمد تاحالا درش نیاوردم استفاده نشده برم خونه درش میارم دیگه رو اون بخوابه منم ذوق زده پریدم بغل مامانم بوسش کردم گفتم ولی واس من تشک درمیاری گفت نه بشین سرجات واس داداش کوچیکت 

هم باید براشون حریم امن باشیم هم مقتدر باشیم. مثلا فرزندم من فلان کارتو دوست نداشتم‌چون اشتباه بود ولی چون خودتو خیلی دوس دارم بهت کمک میکنم جبرانش کنیم یا فرصت میدم جبرانش کنی. من ب پسرم میگم من گاهی مجبور میشم دعوات کنم چون اگر دعوا نکنم نمیفهمی اشتباه کردی ولی بازم چیزی از دوست داشتنم کم نمیشه 

منم رابطه خوبی با مامانم نداشتم و ندارم، الانم دوتا پسر دارم بلد نبودم چکار کنم و حالا موندم  شوهرمم همیشه کار داره وقت نداره حوصله نداره عذاب وجدان دارم زیاد

من فقط یه خاطره خوب دارم 

یه روز مثل همیشه مامانم دعوام کرد خیلی بد رفتم تو اتاق گریه کردم تا دیگه داشت خوابم میبرد 

خواهرم اومد صدام زد گفت بیا مامانی کارت داره رفتم پیشش بغلم کرد بوسم کرد قربون صدقم رفت 

حیف که دیگه باهام خوب نیست 

تربیت بچه کلا خیلی چالش بزرگیه. بنظر من حتما باید با مشاور درموردش صحبت و مشورت کرد. خصوصا که خود ما بخاطر عدم آگاهی خانواده ها تو بچگی آسیب های تربیتی زیادی دیدیم

باهاشون بازی کن،غذای موردعلاقشونودرست کن،به خودت برس وخوشروومهربون باش،باهاشون رفیق باش،هرروزبهشون بگونه چقدزیبان مثل یه پرنسس باهاشون رفتارکن(تاکیدمیکنم هررررروزبهشون یادآوری کن که زیباهستن خیییییلی توروحیشون تاثیرمثبت میذاره)بهشون اعتمادبه‌نفس بده.ازشون تعریف کن