بچه ها من دوسال و ۴ ماهه عقدم شوهرم خیلی خوبه خیلی دوستم داره تب کنم دورازجونش میمیره خیلی احتراممو داره مخصوصا پیش خانوادش همیشه پشتمه لباس و وسیله و اینا هرچی بخوام دستشم خالی باشه نه نمیگه میخره واسم خلاصه اخلاقی خیلی خوبه ولی میگه نمیتونم عروسی بگیرم دستم خالیه میگه بریم آتلیه فقط ندارم جشن بگیرم منم خب دوس دارم آرزو دارم ولی دلمم براش میسوزه خانوادشم خاک برسرشون هییییییچ کاری برامون نمیکنن یعنی انگار شوهرم یتیمه
امروزم سر این قضیه دعوامون شد نمیدونم چیکار کنم😢
شما جای من بودین چیکار میکردید😭