ته نامردیه اونم چی مامانم راضی ب ازدواجمون نبود ب زور مامانمو راضی کرده بود کیف میکرد بهم رسیدیم به سه سال نمی‌دونم چی شد
مامانم از اون زن ترسو ها هست نمیذاره وکیل بگیرم یا برا مهریه اقدام کنم میگه بی سر و صدا تموم کن منم پامو‌کردم تو ی کفش ک مهریه آن رو میخوام‌باید اذیتش کنم تا دلم خنک بشه 😥
منم خیلی دلم گرفته یه دختر دو سال ونیمه دارم اینقد خونه بابام بداخلاقه حس میکنم داره از چشم همه میفته دیگه مثل قبل بهش محبت نمیکنن حتی بهش حرف هم میزنن
از خوندن تایپیک های شماهم دلم بیشتر گرفت چه بد شده این دنیا
کار درستو کردی مهربونم، منم بعضی وقتا با خودم فکر میکنم باید بیشتر تلاش میکردم، ولی وقتی به پشت سرم نگاه میکنم میبینم از خط قرمزام به خاطرش گذشتم و اون رفت، نباید بزاری کسی غرورتو بشکنه چون کم کم فراموش میشی
امشب کلی گریه کردم بخاطر اینکه رفیق صمیمیم رو فالو کرده با خواهرش، دارم آتیش میگیرم، خودمو به درو دیوار زدم، نابود شدم، شکستم..
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
