من یسدی عادت های بدی دارم ک در درجه اول خودت اذیت میشم بعدش دیگران میخوام تغییرشون بدم
شما چ عادت خوبی تو خودتون به ثبات رسوندید و چطوری این کارو انجام دادید؟
من هم ایراد هامو میگم هم عادات خوبی ک الان روتین شدم واسم رو شما هم از تجربیاتتون بگیم
مثلا من شلخته هستم خونم همیشه بهم ریختس
و اینکه آشپزیم بده
یا مثلا بخودم نمیرسم
هیچی من سِر شدم کلا ینی سرم کرد زندگی...!
من قبلا حرف مردم برام مهم بود الان نه تنها افراد مهم من بچههام. و شوهرم هست بقیه هر گوهی دوست دارن بخورن مهم نیست
قبلا رفت و امد زیاد داشتم الان نه با کسی رفت و امد ندارم چون بعدش دردسره
قبلا قدرت نه گفتن نداشتم الان راحت یا میگم نه یا تلفنشونو جواب نمیدم
هیچی هیچی از ارامش خودم مهم تر نیست
من تازگی رفت و آمدمو با برادرام و خانماشون کم کردم نمیدونم کار خوبی کردم یا نه.... از یه طرف انگار تنها شدم ولی از طرفی از حرف و...... فاصله گرفتم انگار آرامش دارم نمیدونم کار درستی کردم یا نه😞
منم متاسفانه با برادرم اصلا ارتباطی نداریم برادرم بشدت دنبال مسخره کردندیگران و تیک انداختنه با خانمش که اصلا نمیشه دو کلام حرف زد که میکنش ی معرکه حساسم هس با داداشم سلام علیک کنی دور از چشمش فوش و نفرین و دعواس منم فقط مراسما رسمی و مهمونی رسمی میریم و میایم اصلا خونش نمیرم اصلا شب نشینی تعطیل داداششم هر سری با یکیمون رابطه داره ی دردسر و دعوا براش درست میکنه
من عصبی و زود رنجم سریع سر کوچک ترین مسئله
بهم میریزم
یکمم حسودم در مورد همسرم
باخانواده اش خیلی خوبه منم حسودیم میشه متاسفانه
ن بابا ی چیزایی دیدم
نمیتونم بگم هیچ کس خبر نداره ازشون راجب اعضای خانوادم بود
خیلی بچه بودما خیلی شاید کلاس پنجم بودم
برا اون بچه خیلی سخت بود دیدن اون صحنه ها اگ کس دیگه‌ای جای من بود شاید کلا از راه بدر میشد جاهل میشد از اون بچه من در اومدم ...!
مرورشون منو کشته مخصوصا اینکه ب کسی نگفتم دارم از داخل نابود میشم چ شبایی ک کابوسشو دیدم من ...!
من ی بچه بودم فقط
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
