2777
2789
عنوان

برادر شوهرم بی خبر اومد خونم

| مشاهده متن کامل بحث + 4128 بازدید | 132 پست
وا چرا خبر نمیدن بگو خواهشن خبر بدین میترسم خونه نباشم  پشت در بمونین شرمنده شم

اتفاقا میخاستیم امروز بریم گردش ک این اومد دیگ نرفتیم بعد مدت ها میخاستم از خونه برم بیرون اه 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

همینطوری برو خونشون بد موقع هم برو ک اذیت شن شاید بفهمن 

این شوهرم میگ دیگ وقتی میریم خونشون من سعی میکنم همونجوری نگم تا بدونن ولی این شوهر گاوم میگ داریم میایم. 3 4 ساعت فاصله داریم 

پذیرایی نکن بگو چیزی نداریم  درو اینقدر دیر باز کن تا شعورشون برسه بگو حموم بودم

اره پذیرای هم املت گذاشتم از سرشم زیاد تره. درم دیگ انقد میزنن بخدا عجله میکنم این خنگا اینور میرم اونور میرم میدوم تا درو باز کنم 

چه بیشخصیتن 

دفعه دیگه امدن پشت در چند دقیقه نگهشون دار خونه رو بهم بریز جوری که بدونن تمیز کاری نکردی اون روز و پذیرای خوب نکن و بدون ناراحتی بگو ببخشید اگه قبل امدنتون یه زنگ میزدید بهتر پذیرای میکردم 

بدجنسی ولی اومدن پشت درب جواب نده بگو بیرونم جایم نمیتونم برسم یکی دوساعت طول میکشه یا برو حمام بگو ...

اره منم اونجوری فک میکنم دیگ شاید واقعا کار شخصی داریم اخه چخبرتونه آدم چقد اسکول باشه هم میفهمه ک باید خبر بده اینا چرا اینجورین خدا 

اس دادم میگم خبر داشتی؟میگ نه اومدن دیگ چیکار کنم  اونم خودشو میگیره خجالت میکشه بگه

توام درست  و حسابی پذیرایی نکن بگو ببخشید اگه بدونم میاید قبلش تدارک میبینم شاید بر بخوره بهشون. یا تنها بزارشون برو بگو جایی دعوتم کاش میگفتید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز