خیلی غصه دارم
مامان بابام و دای جانم. بعد عروسی منو رسوندن خونه. اما. دایم نمیدونه من قصدم طلاقه و. تمایل ب زندگی با این کثافت ندارم
نمیخاد منو قضاوت کنید ❌❌
من. خانوم ۲۴سالع هستم
ک. دختر. دو ساله دارم
من دورانی بارداری. منع. خوردن بودم
همسرم رسیدگی نمیکرد
میگفت من پول ندارم و برای من کار نمیکرد.
چرا منو دوست داشت. هنوزم میگ بمون برام.
چ بسا. من. با حیا و شخصیت
ولی اون ولگرد. همه کاره
خدایا نمیبخشمش از اون واسته کاری ک باعث بانی. ازدواج من شد
اره همو دوست داشتیم ازدواج سنتی بود
من. خواستگار زیاد داشتم
اما اهل رل و دوست پسر عمرا
خدایا. چرا بعله گفتم. 😔😔
چرا شب عقدم اشک پسر خاله رو در آوردم
میدونم. این زندگی بی راه. من برمیگرده ب فرهاد
شاید اه ناله فرهاد منو گرفته
ولی من دوسش نداشتم
میدونید الان حالم خوش نیست
دیگه همسرم رو انتخاب کردم
بعد. عروسی و بچه دار شدن خودش را نشون
داد
نمیدونستم رفیق بازه.
اهل مشروب ...
چ اخلاقی
خدایا. من چطور میتونستم با این یک اخلاق بسازم
خدایا. تورو ب. شب محرم ک نزدیکه. یه آرامشی ب دل من قرار بده
منم بندت هستم
من تمام تلاش و سعی. کردم ک همسرم خوب بشه
چون اهل زندگی هستم و خیلی خیلی خیلی پخته
اینقدر پخته شدم. ک ......😔😔😔
الان همه شاهد. هستن حتی مامان بابای همسرم برمن میگن. بانو. تو بساز.
حتی میگن پسرم لیاقت ترو نداره
میدونم من اذیت میشم
باور کنید. آرزو دارم مهمون بیاد اون باشه
وقتی مهمون میاد اون میرع
من. باید سختی. ب دوش بگیرم 🚫
بازم خدایا شکرت 🌹❌