سر یه قضیه خیلی خیلی بد که تو تاپیکای قبلیم گفتم شوهرم بامادرش دعوا کردمادرشم یه آدم دو رو دروغگو هست همه حاهم بدگویی عروساشون میکنه ولی من اصلا به روش نیاوردم مادرشوهرم توقع نداشت پسرش طرف منو بگیره یه جور باهاشون سر سنگین بود بعد چند روز دیدیم خبری ازش نیست خواهر شوهرم گفت ۳روزه رفته سفر ..هرچی ب شوهرم گفتم بهش زنگ بزن نزد گفت ازشون خوشم نمیاد ..بعد دو روز پیش از سفر برگشت شوهرمو مجبور کردم بره پیشش و براش میوه ببره ..به دخترم و شوهرم محل نداده ب دخترم گفته برو پیش مادر بزرگ دیگت ..دیگه شوهرمم دیشب براش میوه برد حالا امروز باز دیدیم اثری اش نیست خواهر شوهرم با نامزدش رفته عروسی اقوام نامزدش یه شهر دیگه وایشون چند شبه رفته خونه مادر دامادش ..این رفتارش تو اقوام ما خیلییی بده چون اونجا از من بد میگه درصورتی که من پسرشو مجبور کردم باهاش باشه ..الآنم بهشوهرم میگم برو دنبال مادرت آبرو ریزی بزرگیه ما همسایشیم اون رفته خونه مردم ..شوهرم میگه اگر بمیرم نمیرم ..نه میاد نه میرم ..این کاراش چ منظوری داره خونه پسرش نمیاد خونه مردم میره..منظورشم اینه پسر ندارم عروسم بده امید ندارم اومدم خونه شما!!!!
درحالی که برای آگاهی همه جانبه و روشن بینی ام تلاش میکنم قسمت هایی از وجودم هم از مسائلی پیش پا افتاده آزرده میشه. هیچ انسانی کامل نیست. کسی که همهی تاپیک هاش گل و بلبله بنظر من حتما دچارخودسانسوریه.
چقد مثل منی هرچی بهم بدی میکرد باز خونسرد جوابشو میدادم
من اصلا چیزی هم نگفتم ..قضیه این بود که من کارمندم و مادر شوهرم رفته مغازه میوه فروشی رو قسم داده نزارید پسرم از حقوقش برا خونه مادرش زنش خرید کنه ..درصورتی ک خودم حقوق دارم
حالا که جان ما شده ای احتیاط کن 😍.....من❤ تو❤ و دخترنازمون ❤...با احترام جواب کسی که بهم توهین کنه نمیدم چون که 👈(جواب ابلهان خاموشیست)🙂 ..خدایا کمکم کن به هدفم برسم 😍🤲
تو چه خوب باشی چه بد بدتو میگه ، پس محلش نده مادرشوهر من هر وقت بهش چسبیدممحل نداده هر وقت من حسابش نمیکردم بیشتر پیداش میشد از پسرش که نمیگذره تا سال دیگه پیداش میشه کیف کن زندگی بدون مادرشوهر بدمیچسبه