سلام من ۱۹ سالمه..دو ماه پیش دوست ۴۰ ساله پدرم با خانوادشون اومدن خونمون..منم اونموقع حال خوبی نداشتم شبیه افسرده ها بودم..ولی پسرشون که منو دیده بود خوشش اومده بود ازم حالمو خوب میکرد همیشه بعد یه مدت گفت عاشقم شده قصدش جدیه..خلاصه بعد اینکه برگشتن شهرشون زنگ زدن برای اینکه بیان خاستگاری..تو این دو ماه ما همش با گوشی در ارتباط بودیم بشناسیم همو..خیلی پسر با احساس و صاف صادقیه ولی من خیلی درونگرام شبیه اون نیستم خیلی بهم ثابت کرده واقعا عاشقمه ولی دوس داره منم شبیه اون بروز بدم همیشه فوق العاده حساس و احساسیه چون گذشته سختی هم داشته..ولی میگه قبلا اینو تجربه نکردم با کسی اینطوری نبودم خیلی مغرور بودم غرورمو گذاشتم کنار بخاطرت..تو این دو ماه یه خواسته هایی هم ازم داشت و داره که من قبول کردم ولی الان شک افتاده تو دلم..به مامانم هم گفتم..مثلا میگه که..
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
مثلا ازم خواسته بعد ازدواج با دوستی در ارتباط نباشم مگر تلفنی..اینمبگم چون آشناعن گفتین نشون هم بکنیم بعد خاستگاری یعنی حلقه و اینا..میگه دانشگاه نرو محیطش بده بخاطر خودت میگم..پسر فالو نکن..عکستو نزار پروفایل اینستا..پیجت پیوی باشه..بعد ازدواج مثلا کلاس یا باشگاه نرو تو خونه انجام بده
عزیزم با شرایطی که گذاشته حق داری شک کنی من این دوران تو خونه بودن توی یک شهر غریب داشتم خیلی سخته نهایتش 6 ماه تحمل میکنی اگر اهل بیرون رفتنی اخلاقش بهت نمیخوره
مهم ترین فاکتور شرایط یکسان بودن باید فرهنگتون مالیتون یکی باشه دوم اینکه معیار خودت چیه مثلا دوس داشتی طرف مقابلت چطوری باشع در اخر هم ببین دوسش داری نداری خوب تصمیم تو بگیر چون لباس نیس که بگی خوشم نیومد بندازی اشغال یا بری دوباره بخری
تاریخ کاربریم تاریخ تولدم نیست غیر از استارتر هم کسی ریپم نزنه حوصله بحث ندارم