سلام بچه ها .حال روحیم خوب نیست .دلم مرگ می خواد دلم بچگی هامو می خواد ای گاش هیچ وقت بزرگ نمیشدم.شوهرم عذابم میده سرکار نمیره یا میره زود در میاد از اون شاخه به اون شاخه می پره .داشتم جدا میشدم اما اومد دنبالم آشتی کردیم فرصت دادم بهش گفت کار پیدا کردم من به خیال خودم گفتم حتما پیدا کرده نگو میرفته خونه مادرش به من می گفت سرکارم دیروز صحبت داشتم می کردم تلفنی گفتم کجایی گفت سرکارم ی دفع صدای مادرش اومد قطع کرد بد گرفتمش رد داد .ای گاش مشکل فقط این بود بچه ها شوهرم هیچی نداره که دلم خوش باشه نه خونه نه ماشین نه خانواده نه کار ثابت خستم ۴ ساله ازدواج کردم مسافرت نرفتم .از اولشم دوسش نداشم خانوادم مجبورم کردن که باهاش ازدواج کنم .میتونس کاری کنه من عاشقش شم تا اومدم دوسش داشه باشم با هزاران عذاب سرد ترم کرد .دلم می خواد جدا شم خانوادمم میگن جدا شو اما از حرف مردم می ترسم چرت پرت بگن بیاد به گوشم برسه بدتر افسرده شم .به خودکشی فکر می کنم اما جراعتش رو ندارم از عذاب اون دنیاش می ترسم .قرار بود طلاها م بفروشم بدم پول پیش اما از شانسم اومده پایین حساب می کنم باز پول کم میاد اخه ادم چقدر می تونه بدبخت باشه خدا کجایی من دیگ طاقت ندارم جونمو بگیر راحتم کن 😔😔😔تو بچه دار شدنم مشکل دارم بدتر شوهرم چپ افتاده بگید چ کنم؟؟
کاش خدا منم ببره پیش خودش خیلی خستم اززندگی
واسه بچه دار شدن هم مشکل نداشتی نباید هم میشدی با این وضعیتی که توضیح دادی
بشین جدی باهاش صحبت کن با سیاست
به جای اینکه از خدا مرگ رو میطلبی ،صبر و تحمل رو طلب کن
عزیزم شما شهریاری؟
ی جا خوندم میری پیش دکتر لیلا عطار زاده بیمارستان نور
خواستم ببینم کارش خوبه؟؟
راضی اید ازش؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
