بچه ها حرز و قرائت قرآن و ... خوبه، اما به شرطی که هدفمون فقط دفع بلا باشه. اما وقتی از طرف متنفر هستیم، خب بله روزی چقدر وقت میگذاریم تا جادوی فلانی به دامنمون نگیره، چقدر حرص میخوریم... که چی آخه، یه حسود، برامون جفت پا گرفته! خب این شد زندگی؟
من میگم، همه ی این کارا رو بکنیم، اما دیدگاهمون این باشه که طرف من فلان بدبختی که برام طلسم گرفته نیست، طرف من خداست که میخواد با پیش آوردن مسائلی دردناک در این زندگی موقت، رشدم بده. تا دنیا و آخرتم و آباد کنه. سهم اون بدبختم این میشه که همه عمرش دنبال بد کردن به دیگران و دنیا و آخرتش و داره میسوزونه.
من به عینه دیدم آدمای بدجنس مخصوصا اونایی که خیلی ریاکارهای ماهری هستن، بعد از یه مدت، خدا اون شرارت رو میریزه تو صورتشون. حالا طرف مثلا قیافه ی مادرزادی اش بدم نیست، حتی خوشگل هم بوده یه زمانی، اما سالها بدخواهی و خباثت برای دیگران، قیافشون و کرده عین جادوگرها. حالا تازه این دنیا هست که خدا ستار العیوب هست وای به آخرت!
مطمئن باشید خدا جای حق نشسته و از حق مظلوم نمیگذره. و کار خودش و بلده.
اما ما چرا باید عمرمون و تلف کنیم برای حرص خوردن از دست یه آدم بی ارزش؟ اون اگر ارزش برا خودش قائل بود، این کارا رو نمیکرد. حالا ما بیایم بیست و چهار ساعت وقت و اعصابمون و تلف کنیم سر فکر کردن به همچین آدم بی ارزشی؟ خب چرا؟