ببین اونایی که از پیش مارفتن لحظه لحظه ماهارو‌میبینن .من یه مدت خیلی افسرده وعصبب بودم بایام شب به خوابم اومد ازم خواست اینجوری خودمو ناراحت نکنم .بهم تو‌خواب گفت شوهرت تقصیری ندارعدمجبوره همش سرکار باشه .بهم حتی گفت نذارید دعواتون همسایه وهمکار بشنوه 🥺
اره میفهمم چی‌میگی.من هرشب مادرمو‌خواب میبینم..یعنی واقعا توی‌خواب باهاش زندگی میکنم..هر روزی که حالم خرابه و دلتنگم شیش حتما مامان میاد توی‌خوابم..چند وقت پیش توی‌خواب لباسشو بغل کرده بودم و گریه میکردم اومد دستمو گرفت گفت گریه نکن من پیشت هستم دخترم..بیا با هم بریم سرخاگم گریه نکن ..منو برد سرخاکش و کلی باهام اونجا حرف زد
همون موقع که منتظر بودی سفره پهن کنن همون موقع باید واسه چن روزتو جدا میکردی میگفتی امروز حالم خوبه اینجا تونستم درست کنم هر موقع حالم بد شد میخورمش
حق داشتی عزیزم
الهی که روح مادرتون شاد باشه و نی نی همیشه سلامت
ببخشید میتونم بدونم چند وقت بعد باردار شدی ؟
منم به شدت حساس شدم یعنی یکی بگه بالا چشمت ابرویه زود گریم میگیره و اصلا گریم بند هم نمیاد! هر چی نفس عمیق میکشم هی سعی میکنم از ذهنم موضوع رو خارج کنم باز همین جور اشکام میریزه، البته که شما واقعا حق داشتی ناراحت شی عزیزم، انشالله که به سلامتی این دوران بگذره
ببین مادرشوهرت یه آدم کاملا بی عقلیه وگرنه باید درک اینو داشت که هواتو داشته باشه اصلا واست مهم نباشه باور کن من اینقدر ازشون بدی دیدم اینقدر ناراحت میشدم ولی وقتی بچم بدنیا اومد
هیچکدومشون نیومدن حتی زنگ هم نزدن ازون موقع دیگه حتی واسم پشیزی ارزش ندارن
آره دیگه وقتی این حرکتشونو دیدم گفتم بابا جهنم که نیومدین واسم اصلا مهم نیست اینو گفتم که بدونی آدما چقدر میتونن بدجنس باشن این ماییم که باید بیخیالشون باشیم تا آرامش داشته باشیم.. تازه قبل اینکه باردار شم یه بار پشت تلفن با شوهرم دعواش شده بود به من فحش پدر داد من پدرم فوت کرده ازون به بعد گفتم به پامم بیوفته نمیبخشم این آدمو ، بعدم فهمیدم تا شوهرمو طلسم کردن بچه دار میشدیم سقط میشد اوووووو اینقدر منو عذاب دادن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
