2777
2789
عنوان

خواستگار

| مشاهده متن کامل بحث + 294 بازدید | 42 پست
ما هم همینو میگیم، میگه من و خانواده پسندیدیم ولی مهریه رو کوتاه بیایین ادامه بدیم برای شناخت ... ای ...

عجب 

مگه همچی ظاهره که بپسندن 

بگو شما به نتیجه رسیدی 1 هفته ای ولی من 1 هفته ای به شناخت نمیرسم که ببینم مناسب هم هستیم یا ن 

بابام آسمونی شد خیلی دوسش داشتم و دارم و خواهم داشت اگه دوس داشتی براش فاتحه بخون دوست خوبم
خوشبختی نمیاره ولی چطور برای خواهر خودشون و شما اینقدر تفاوت باید باشه

نه خواهرای خودمو گفتم عزیزم، خواهر ندارن 

آخه وضعشم خوبه 

تازه برگشته میگه شما یکدنده ای، به من ضمانت میدی زندگیمون به اون نقطه نخواهد رسید؟ گفتم چرا به جدایی فکر میکنین همین اول راه!! میگه باید احتمالات رو در نظر گرفت، من ترس از مهریه دارم و این ترس باعث میشه فردا اگه بهت محبت میکنم بخاطر اینه که مهریه زیاده ... واقعا این حرفا برای خانواده ما تعجب آور بود

ReStart                                               

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مثل خواهراش حدودا ۳۰۰ و خورده ای، ۳۷۵  اونا میگن خیلی زیاده و اطرافشون ۵ و نهایت ۱۴ بوده، بعد ...

من خواهرزاده ام ۱۲۴ تا شد 

ولی مثلا ۴ الی ۵ قلم جنس متقبل شدن و همینطور وسایل چوب 

منم ۳۷۴ تا سکه‌ بودم 😅 ۷۵؟؟؟؟؟ مگه اومدن پیاز بخرن  چطور هنوز داری ادامه میدی اینا در این حد ...

مامانم به مادرشون همینو گفت، چونه زدن نیست که مگه کالا میخرین ... طرفای ما ۹۰۰ و ۶۰۰ هم هست ولی ما حدود ۳۰۰ گفتیم 

یه جوری گفتن که نه نمیشه و نمیتونیم تهشششش ۷۵ انگار اومدن بازار 

الانم خیلی راحت میذاره کنار میگه مهریه رو کوتاه بیای ادامه بدیم !!

ReStart                                               
نه خواهرای خودمو گفتم عزیزم، خواهر ندارن  آخه وضعشم خوبه  تازه برگشته میگه شما یکدنده ای ...

عجبا بگو تو اومدی خواستگاری من ،تو باید تضمین بدی خوشبخت کنی و زندگی به نقاط تاریک نرسه 

نه بابا  اگه کوتاه میاید ادامه بدیم یعنی چی؟ این خودش زنگ خطره . ببین بدبین نباش ولی خوش بین ...


من جواب ندادم چندبار پیام داد: خب نتیجه؟ گفتم فکر میکنم 

دیگه هیچی نگفتم  

دیشب جدی ولی با صدای آروم گفت بالاخره میای خونه ما باید تا حدودی تابع قوانین ما باشی!! منم گفتم مگه برده میبرین؟ گفت خواستم اون روی منم ببینید، همیشه خوش اخلاق نیستم ولی ببخشید بد گفتم!! 

والا نمیدونم چیکار کنم 

معرفی کردن  معرف آدم فوق العاده ای هست و گفت اینا خانوادگی خوبن  

الان ایشون میگه مهریه برامون خیلییییی مهمه 


ReStart                                               
کلا قضیه بوداره که میخواد سر یه هفته جمع بشه  بعدم چرا 75 تا  برا خواهراش زیاد نبود به د ...

میگه سنم اجازه نمیده نهایت یکی دو ماه، ۳۴ سالشه 

اولش اینجوری نگفت، جلسه اول گفتم حداقل چندماه لازمه برای شناخت نسبی، گفت حتما موافقم الان میگه خوشم میاد و مهریه رو کوتاه بیا

ReStart                                               
من جواب ندادم چندبار پیام داد: خب نتیجه؟ گفتم فکر میکنم  دیگه هیچی نگفتم   دیشب جدی ولی ...

چی بگم والا 

ببین یه پیشنهاد ۲ ماه رفت و آمد کنید بدون صیغه حتی 

با خانواده به شناخت ۵۰ درصد برسید تلفنی صحبت کنید یه جوری به شناخت برس از پسره 

ببین خیلی مواظب باش تجربه ای که خودم داشتم از چیزهای غیر منطقی که میبینی به نظرت هست 

آسون نگذر 

به نظر من مهریه رو سخت نگیر ولی یه مدت بشناس بعد اگه خواستی بهش بگو موافقم با نظرت 

میگه سنم اجازه نمیده نهایت یکی دو ماه، ۳۴ سالشه  اولش اینجوری نگفت، جلسه اول گفتم حداقل چندماه ...

بحث یه عمر زندگیه 

جالبه من متوجه شدم ایشون به بلوغ فکری کافی برای تشکیل زندگی نرسیده 

مگه مسابقه هس، انتخاب خوب یعنی سرمایه گذاری خوب برای آینده، یعنی زندگی مشترک خوب یعنی شریک و همراه خوب 

بعد اینارو داره با یه عدد عوض میکنه 


بابام آسمونی شد خیلی دوسش داشتم و دارم و خواهم داشت اگه دوس داشتی براش فاتحه بخون دوست خوبم
عجب  مگه همچی ظاهره که بپسندن  بگو شما به نتیجه رسیدی 1 هفته ای ولی من 1 هفته ای به شناخ ...


گفتم بخدا، همین صبح پیام داد نظرتون در مورد ادامه رابطه چیه، منم گفتم هنور یک هفته است در ارتباطیم، اول هم عرض کردم زمان میبره و من هنوز به شناختی از شما نرسیدم که جواب بدم، این آشنایی و شناخت هم نباید اینطور تلقی کنید که من به شما علاقمندم، باید زمان گذاشت و بنظرم باید بیشتر بشناسیم 


ایشونم گفتن من خوشم اومده ولی مهریه مسئله مهمیه، ازطرفی سنم اجازه نمیده چندماه صحبت کنیم و بعد بلاتکلیف بمونم، اگر کوتاه میادین ادامه بدیم وگرنه .... 

منم گفتم فکر میکنم

ReStart                                               
چی بگم والا  ببین یه پیشنهاد ۲ ماه رفت و آمد کنید بدون صیغه حتی  با خانواده به شناخت ۵۰ ...

والا اینجوری که امروز پیام داد مطمئنم تحت تاثیر حرف خانواده ست و اگر کوتاه هم بیاییم و حرف بزنیم میگه حتما جوابت مثبته ... الان نمیدونم این حرفا و رفتاراش طبیعیه؟ یا برای ما فقط تعجب اوره؟ 

من انتظار داشتم بگه با هم حل میکنیم و اونقد جلو میریم اگه مناسب بودیم برای هم مهریه رو یه کاری میکنیم، از الان ک نباید ب آخر راه فک کرد ممکنه جدایی باشه ... ما میگیم چرا همش منفی رو میبینه 

ReStart                                               
گفتم بخدا، همین صبح پیام داد نظرتون در مورد ادامه رابطه چیه، منم گفتم هنور یک هفته است در ارتباطیم، ...

میگفتی در پناه خدا 

رسما انگار بچه بازیه 

شناخت و انتخاب درست و همچی رو ول کرده چسبیده به سن 

میگفتی اگه اینقد نگران سن بودی زودتر از اینا به فکر میفتادی ن اینکه بخوای 1 هفته ای به سرانجام برسونی 

نرمال نیس از نظر من 

از یه آدم 34 ساله انتظار میره پخته تر عمل کنه و سنجیده رفتار کنه ولی ایشون فقط سن زندگیش 34 هس، سن عقلی هنوز به بلوغ برای زندگی مشترک نرسیده

بابام آسمونی شد خیلی دوسش داشتم و دارم و خواهم داشت اگه دوس داشتی براش فاتحه بخون دوست خوبم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بستگان

banoonazgol | 2 دقیقه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز