مامانم ی جوریه که همه حرفاشو به شوخی میزنه ولی همین حرف ها دل آدمو میشکونه!!یه چند بار هم مادرشوهرم بامن بد رفتاری کرده بود مامانم منتظر بود ی روز تو مهمونی یا ی جای خاصی تلافی کنه و عوض منو سرش در آره
خب
خب خوبه که
ببخشید وسط تایپیکت کسی دستور حلوای دون دون را میدونه که زیر دندون مثل شن حس میشع
دیشب مامانم خونواده شوهزمو دعوت کرد خونه و ما بعد افطار نشستیم دور همی تا حرف بزنیم مامانمم از خداش بود !!نشسته بودیم راجب شغل پدرامون و اینکه چجوری میرفتن سر کار حرف میزدیم که مامانم برگشت با خنده و شوخی گفت من شوهرمو به زور از خونه بیرون میکردم تا بره سر کار و بعدشم من آماده میشدم تا برم مدرسه خیلی زحمتشو کشیدم مادر شوهرمم ی لحظه از سر سادگیش گفت که نه من بلند نمیشدم
کاش مامان منم اینجوری بود
مامانم خندید گفت معلومه تا لنگ ظهر میخوابیدیا حالا انتظار داشتی شوهرت کارت بانکیشو بده بهت؟؟همینکه خرجتو میداد هم زیاد بود
رفتار مادرتون مودبانه نبود، هر چی باشه احترام مهمون واجبه
بنظرم رفت و امد این دو گروه اصلا خوب نیست یوقتا ادم بی منظورم حرف بزنه اون طرف به خودش میگیره
من دوست ندارم با هم رفت امد کنن فقط در حد سلام عیلک باشن بهتره من راحت ترم کمتر حرص میخورم
دلم سوخت برا مادر شوهرت
وااا این چه حرفی بود مهمونتون بودنا
اینجا مادرشوهرت مظلوم واقع شده
مامانت از اون مادرشوهراست😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
