پسر خواهرم از صبح اذیت میکرد امروزم ما خونه تکونی داشتیم از اول صبح من خواب بودم افتاد رو شکمم کلیه و معدم حس کردم منفجر شد چایی ریخت رو فرش انگشت کرد تو پالته من هیچی بهش نگفتیم برداشت از قصد آب کف هایی که باهاش دیوار پاک کرده بودن سیاه شده بود و ریخت رو فرش من داد زدم سرش مامانم بدبخت خودزنی داشت میکرد زنگ زدم آبجیم داد زدم گفتم بیا اینجا بچتو جمع کن خودتو راحت کردی حالا عذاب وجدان گرفتم که زنگ زدم بهش
منم همش دارم به بچش خدمات میدم از پوشک گرفتنشو ما انجام دادیم از شیر گرفتنشو ما انجام دادیم چند وقت ...
وقتی خودش مسئولیت بچه رو قبول نمیکنه شما چرا قبول میکنین
یه مامان شاد و پرانرژی که جز شادی و ارامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ، خونه بهم ریخته مرتب میشه ، چای سرد شده رو میشه عوض کرد ، غذای یخ شده رو میشه داغش کرد، ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما دیگه بچه هامون 1ساله یا 2ساله یا 3 ساله و ... نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم پسر کوچولوی من مامان عاشقته
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
پس فردا خودش کلید میندازه میاد تو میره بچرو میزارع تا حالا ۳ دفعه اینکارو انجام دادیم های میگیم زشت ...
ببخشید چقد پروئه . اتفاقا پیش شوهرش اینکارو کنین که دیگه نیاره اونجا بچه رو . اعصابم از دستش خورد شد .من به خاطر اینکه نمیخواستم زحمت بچم رو دوش مادرم باشه کارمو گذاشتم کنار تا بچم یکم فهمیده بشه اگرم بخوام برگردم سرکار قطعا همونقدر که باید به پرستار میدادم به مادرم میدم برای زحمتش
یه مامان شاد و پرانرژی که جز شادی و ارامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ، خونه بهم ریخته مرتب میشه ، چای سرد شده رو میشه عوض کرد ، غذای یخ شده رو میشه داغش کرد، ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما دیگه بچه هامون 1ساله یا 2ساله یا 3 ساله و ... نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم پسر کوچولوی من مامان عاشقته
وای بعضی بچها رو مخن من باشم ناراحت نمیشم حق داشتی انصافاً
دختر قشنگم پسر پهلونم مامان عاشقانه دوستون داره ای کاش همیشه بچه بودید آخه هرچی بزرگتر بشین فاصله ما از هم بیشتر میشه من خستگی الان به جون میخرم فقط این روزا زود تموم نشن همیشه برقرار باشین منتظر یه نی نی باشین به زودی 😍💋