سلام به دوستان. الان که دارم این تایپیک رو میزنم دستم خیلی درد میکنه. شوهرم در تمام زندگی مون در همه موارد منو مقصر میدونه. میدونه من از بس غصه خوردم دستام درد میگیره. حتی هفته پیش انگشت شستم بی حس شده! بود. اصلا به روی خودش نمیاره. خیلی خیلی مغروره...تمام دغدغه شوهرم مادرش هس.. اگه نصفه شب بهش بگه سرم درد میکنه اونو به بیمارستان میرسونه.. به من میگه یه نوبت بگیر بریم دکتر! من خیلی دوستش دارم.. اونم میگه دوستت دارم ولی دیگه باور نمی کنم... جای من باشین چیکار می کنید؟خیلی تنهام.. پدر و مادرمم پیشم نیستن.. دوریم از هم..
تپش قلبم داری
اینقدر خودت رو ضعیف نشون نده
فکر کردی بقیه آدمها دست خودشونه
کاری به اونهایی که ذاتا خونسرد ویا صبور هستن ندارم
ولی خودکنترلی راهها و آموزشهای مختلف داره
بگرد راه به آرامش رسیدم خودت رو پیدا کن.
دیگه از همسرت هم درخواست توجه نکن که بدتر میشه
ی مدت تغییر رفتار بدی یاد میگیره که حقوق شما رو هم باید رعایت کنه
منم دردای عصبی دارم خیلی درد بدیه
درسته شرایطت سخته ولی اول بفکر سلامتیت باش تا پیر شی هیچی ازت نمی مونه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
