بچه ها من تا حالا کسی نبود مشروب بخوره از خانوادم امروز خونه ی دایی شوهرم دعوت بودیم شوهرم رفت جلوی چشمم مشروب خورد با پسر داییش چه جوریه مشروب خیلی بی شعور بود که جلوی چشم من این غلطو کرد و بیشعور تر اینکه مادرش به زور اومد ما رو برد خونه اینا
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.