اینجوری نبودم سه چهارساله اینجوری شدم، اینکه چی باعث شده بماند، خیلی خیلی حساسم و به اتفاقا و حرفا اهمیت میدم و فکر میکنم و حرص میخورم. بخاطر یه حرف بی اهمیت اونقدر حرص میخورم که قلبم درد میگیره
همه ازم خسته شدن هم خونوادم، هم شوهرم.دخارمم بماند که چقدر اذیتش میکنم طفل معصومو.
گاهی به سرم‌میزنه برم گم و گور شم همه از دستم راحت شن😔
نمیدونم چیکارکنم؟
این قرصایی که دکترای روانپزشک میدن وابستگی نمیاره؟ دوره ایه یا همیشه باید مصرف بشه؟ عوارضش چیه؟
تو زندگیت مشکلی هم داری؟
وابستگی ک میاره
بنظرم تراپی خیلی بهتر از قرصه
طبع بدنت سرد شده گرمی بخور خوب میشی
وسواس فکری عملی داری گلم و به مرور افسرده ات میکنه
همین که قبول داری اخلاق و اعصابت خرابه یه قدم جلویی بعضیا این مدلین از همه هم طلب دارن
چه افکار غلطیه ما ایرانیا داریم ک دارویی اعصاب بده و افسردگی میاره
کمی فکر کنید اصلا اگه مضر و بد بود اصلا سازمان بهداشت جهانی تاییدش میکرد
تروقرآن تو عصر ۲۱ زندگی کنید نه ۱۹
خطاب اسی نه خطاب بقیه ی دوستان ک میگن اعتیاد میاره
۴ سال؟
میدونی ازینکه باهام‌مخالفت بشه به شددددت عصبی میشم. رو این قضیه آلرژی پیدا کردم. انقد به خاطر هرچیزی شوهرم مخالف کرده( سفر، خرید هرررچیزی، مهمونیو...) و من گریه کردم و تو خودم ریختم و فکر کردم چقدر ضعیف و بی عرضه ام که شوهرمم قبولم نداره، به مرور عصبی شدم خیلی عصبی. الانم کلا هرچی بگم طرف مقابلم رو حرفم‌حرف بزنه دیوانه میشم ناخودآگاه
