مثلا قلق شوهرمن احترامه آرامشه لحن خوشه دیگه دورازجونش برده ات میشه واینکه هی غرنزنی بخداستاره هم ازتوآسمون برام میاره منم دیگه یادگرفتم قلق مرداباهم فرق داره اگه لج کنی وروبه روش وایسی بنظرم حرمتها میشکنه وقتی ناراحتن گیرندیم بعدا صحبت کنیم یه وقتایی غیبم میزنه میزارم صدام کنه الکی کتاب میخونم یاخیاطی میکنم که فکرنکنه همیشه هستم من خونه دارم وتوشهرغریبم خودم سرکاررفتن رودوست نداشتم