من محض سرگرمی یپش یکی رفتم. که خییلی زیاد تعریفش رو شنیدم ووقتی رفتم تعجب کردم از اینکه توی یه روستای دور افتاده این همه ادم هست که اومده بودن حتی از شهرهای دیگه و خیلی دور و ....
بعد آقا بهمگفت سجده کن و یه دعا گفت بخون، وقتی خوندم گفت یه دایره بکشرو زمین و بعد گفت دستت رو بذار وسطش ، بعد گفت دستت رو بردار ، وقتی برداشتم یه کاغذ تا شده و یچیزای دیگه داخل دستم بود ! که گفت اینا طلسم هس و باید واست باطل کنم و ....
خودمتعجب کردم از کارش