باشوهرم یک ماهه قهرم دعواکردیم کتکاری کرد.من خونه مامانمم یه ماهه.دوسه روزه مادرش اینا ازشهرستان اومدن خونه شوهرم میدونه ماقهریم پامیشه میره اونجا غذادرست میکنن میریزن میپاشن امشبم رفتن پارک شوهرم اومد دم در بچمو گرفت ببره پارک بچم یه سالشه.خواهرشوهرمم مهمونشون کرده بود افطار.اصلا ذره ای وضعیت من مهم نیست فقط فکره خودشونن انقدرخودخاهن خوش میگزرونن ومهمونی میدن واونوقت من اینجا بسکه حرص خوردم خداشاهده موهام دونه دونه سفیدشدن فقط ۲۵ سالمه انقدر اینامنو اذیت کردن این چنساله به روش ها مختلف...خدایا من خستم کو عدالتت
واسه چی ی ماهه خونه زندگیتو ول کردی رفتی ک بیفته زیر دست مادرشوهر؟؟میخواستی قهر کنی تو خونت قهر میکردی.معلومه اونا ب عشق و حالشون میرسن تو باید بشینی حرص بخوری
استارتر شما یک ماهه قهری و سراغتو نگرفتن. من دو سال و نیمه اومدم خونه بابام، مدیونت باشم اگر مادرشوهرم حتی یکبار بهم تلفن زده باشه و پرسیده باشه چرا؟؟؟؟؟
من بدون شغل با یه بچه یکساله تواین مملکت جدا شم چیکارکنم؟ پدرم ندارم برادرم ندارم
ببین عزیزم، کاش خونه ت رو ترک نکنی، تو حتما اخلاق شوهرت رو می شناسی، کاری نکن که دست روت بلند کنه، همه ما مشکلاتی داریم در زندگی، بعضی رو باید حل کنیم، با بعضی باید بسازیم و ببخشیم انتظار داری دل مادرشوهر و خواهر شوهر بسوزه برات اول خودت فکر کن سیاست به خرج بده حتما شوهرت هر چقدر بد باشه یک قلقی داره، که عوض اینکه به مادرش وابسته باشه ، به شما وابسته بشه فقط حتما صبر و تحمل می خواد تا به اونجا برسی، برات دعا می کنم
مهم ترین اشتباه رفتن خونه ننه در مواقع دعواس اون ازکجا بدونه داری حرص میخوری اونم میگه تو داری خوش میگذرونی اشتباه میکنی رفتی خونه مادرت باید وقتی بری که دیگه نخوای برگردی
حرفای دشمنت رو خوب گوش کن اون ایرادات تو رو خوب میدونه !!!!!!