ازاونا که پایین تخت میندازن روزمین اسمش چیه

دختری_از_دیار_هامون

عضویت: 1399/11/26

تعداد پست: 3130

پاتختی

باز شوهر بی بهانه با ادایی کودکانه هیکل چون استوانه میکند غر غر به خانه یادم آید روز اول گردنش گج. دست و پا شل پیش بابا موش میشد سر خیش تا گوش می شد دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک شاد و چابک چشمهایم همچوو آهو عطر موهایم چو شب بو می شنیدم از لب او : حرفهایی همچو جادو : من غلام خانه زادت جان دهم هر دم به یادت گر نیایی خانه ی من میگریزد روحم از تن بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همانجا 😄 شد به پا جشن عروسی کیک و شام ودیده بوسی بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم قسمتم یک مرد جاانی اندکی لوس و روانی بی اراده همچو یابو پر خور و مغرور و پر رو هرکه کرد این دوره شوهر خاک بر سر گشت و حیران شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان 😂😂                     

1400/01/29

|

21:40

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

kajoolmookahraji

مدیر استارتر

عضویت: 1400/01/05

تعداد پست: 359

خز سفید کجا دارن

1400/01/29

|

21:41

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

opeeta

عضویت: 1398/03/30

تعداد پست: 14736

من ندیدم. پارچه ایه؟

ما کف زمین فقط فرش میندازیم

من‌ مادر دو فرشته آسمانیم💫💫 یکی در دستان خدا آرمیده و دیگری در آغوش من💞 

1400/01/29

|

21:42

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

opeeta

عضویت: 1398/03/30

تعداد پست: 14736

پاتختی

مگه پاتختی اون کمد کوچولوهای هم قد تخت نیس؟! 😐حالا یا کمد یا کشو. از جنس خود تخت

من‌ مادر دو فرشته آسمانیم💫💫 یکی در دستان خدا آرمیده و دیگری در آغوش من💞 

1400/01/29

|

21:43

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

فرارازتنهایی

عضویت: 1399/06/08

تعداد پست: 1950

خز فرشه اسمش فکر کنم عزیزم من طوسیشو دوست دارم،به نظرم فرش فروشیا برین ،تازه از دیجی کالاهم میشه سفارش داد

1400/01/29

|

21:44

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دختری_از_دیار_هامون

عضویت: 1399/11/26

تعداد پست: 3130

مگه پاتختی اون کمد کوچولوهای هم قد تخت نیس؟! 😐حالا یا کمد یا کشو. از جنس خود تخت

چرا مگ اون همونارو نمیگه؟؟ 

باز شوهر بی بهانه با ادایی کودکانه هیکل چون استوانه میکند غر غر به خانه یادم آید روز اول گردنش گج. دست و پا شل پیش بابا موش میشد سر خیش تا گوش می شد دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک شاد و چابک چشمهایم همچوو آهو عطر موهایم چو شب بو می شنیدم از لب او : حرفهایی همچو جادو : من غلام خانه زادت جان دهم هر دم به یادت گر نیایی خانه ی من میگریزد روحم از تن بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همانجا 😄 شد به پا جشن عروسی کیک و شام ودیده بوسی بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم قسمتم یک مرد جاانی اندکی لوس و روانی بی اراده همچو یابو پر خور و مغرور و پر رو هرکه کرد این دوره شوهر خاک بر سر گشت و حیران شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان 😂😂                     

1400/01/29

|

21:45

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

opeeta

عضویت: 1398/03/30

تعداد پست: 14736

چرا مگ اون همونارو نمیگه؟؟ 

میگه میندازن روی زمین😬 حس نرم و پارچه ای بودن ب من دس داد😬مث فرش. مث روفرشی و...

ولی تاحالا ندیدم

من‌ مادر دو فرشته آسمانیم💫💫 یکی در دستان خدا آرمیده و دیگری در آغوش من💞 

1400/01/29

|

21:49

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب