کیا در بارداری تنها بودن؟ روزهاتون رو چه جوری گذروندین؟
اوناییکه استراحت دارن براشون تنهایی سخته
فیلم.رمان.خواب.آشپزی.قرآن....
خواهر بیچاره من 🥺🥺🥺 استراحت مطلق هم هست ولی کاراش رو خودش می‌کنه مثلا خواهر شوهر و مادر شوهرش هم خونشون کنارش هست ولی ی لیوان آب واسش نمیبرن ما هم از ترس اونا نمیتونیم بریم
من.میرفتم بیرون.کتاب میخوندم.پازل هزار تکه داشتم درست میکردم.کارای هنری و...
علاوه بر بارداری
بعدشم تنها بودم
عزیزم چرا کسی رو داشتم یه 4 یا 5 روزی پیش خواهرم بودم خواهرم سر کار میرفت زیاد نمی تونست کمکم کنه
فکر کن شب اولی که از بیمارستان امدم خودم بچه رو عوض میکردم
بعد امدم خونه دیگه تک و تنها بچه رو بزرگ کردم اونم یه بچه بدقلق
کلا خانوادم بودن ولی سر یه جریاناتی خودشون به شدت گرفتار بودن
دیگه کسی حوصله منو نداشت
سزارینی بودم خیلی سخت بود ولی گذشت
باز خوب بوده خواهر داشتی .من خودم هستم و خودم خانواده دارم ولی قربون نداشتن از بس بی عاطفه هستن .خانواده همسرمم که سواستفاده کردن از این بی محبتی اونها.در نتیجه الان خیلی ساله تنهام ولی قبلا با کارهای هنری خودمو سرگرم میکردم ولی الان نمیتونم .حوصله فیلم و کتابم ندارم.تازه خانواده همسرمم فقط استرس درست میکنن و اخم و تخم که امروز دیگه بندو از بالا بریدم چون دیدنشون هم حالمو بد میکرد به اضافه زبون نفهمیشون
من ادم اجتماعی بودم ولی از استراحت مطلق شدنم و اوایل بارداری و تنهایی حال روحیم خراب شد تا حدی که خیلی گریه کردم ولی میخوام به خودم و بچم کمک کنم لطفا راهنمایی ام کن.که چه جوری این روزارو بگذرونم
من الان تنهام😔
همسرم به شدت سرش شلوغه
مامانمم همینطور،کلا حوصله هم نداره
گاهی حسرت میخورم میبینم بعضی مامان‌ها عین پروانه دور دخترشون میگردن
هیچی فقط خواب
به شدت کسل و بی‌حال شدم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
