بخدا برا هر کی تعریف میکنیم که چرا با خانوادش قهریم همه تعجب میکنن که چطور یه مادر با بچه هاش اینجور میکنه فقط به فکر پوله
دو سال نامزد بودیم همه چیو برام زهر کرد یه عقد گرفتن هزااار بار گفتن هیشکی اینجور عقد نمیگیره در صورتی که تو فامیل من همه ده برابر بهترشو میگرفتن انقد که من اون روز خجالت میکشیدم با اینکه پدرشوهرموضع مالیش خیلی خوبه بعد اون جشن مادرشوهرم قهر کرد با من و کلا نگام نمیکرد باهام خییییلی بد رفتار میکرد تمام کادوهای عقدمونو ازمون گرفت اون موقع مادرشوهرم برا شوهرم فرشته بود هنوز نمیدونست چه عفریته ایه با اون اوضاع که اونقد مامانشو دوست داشت و براش اولویت بود حقو به من داد
خدا نصیب هیشکی نکنه روزایی که من و جاریم خون دل خوردیم تا زندگیامون از هم نپاشه هر چی داشتیم و شوهرامون تو مجردی جمع کرده بودن واسه زندگی ازشون گرفتن یه بدهی هم گذاشتن رو کولشون و بیرونشون کردن از خونه همه جام میرن مظلوم نمایی میکنن مادرشوهرم خودشو میزنه به مریضی که بچه هام ولم کردن
ولی این عید قراره با برادرشوهرم اینا به همه بگیم چیکار کردن باهامون