2777
2789
عنوان

بعد از زایمان اولین بار که شوهرتون شما رو دید چی گفت

| مشاهده متن کامل بحث + 5508 بازدید | 150 پست
خواهر ۷ ساعت خودش هم زیاده با اون همه درد و اینکه من سزارین هم سخت بود ۳ بار سوزن زدن از کمرم الان ک ...

☹☹

در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۲ کاربریم به خواست خودم لغو شد خیلی دوست داشتم بازم بمونم اما اینجا کاملا وقتمو میگرفت. نمیتونستم مدیریت کنم همش اینجا بودم.این چند سال که اینجا بودم از همه کار وزندگیم افتادم ودرجا زدم..دوسه تا کاربری دیگم داشتم که اونا قبلا توسط نی نی یار تعلیق شد.سه،چهار سال توی این سایت بودم.گاهی اوقات عصبی بودم وممکنه با کسی بد برخورد کرده باشم یا حرف بدی زده باشم.امیدوارم اگه کسی بوده که از دستم عصبانی بوده وهست اگه‌مقدوره براش منو ببخشه وحلالم کنه.برای خوشبختیم، برای سلامتی وطول عمر خودم ومادرم وهمینطور واسه ازدواجم با یک ادم مناسب وابرومند وخوشبخت شدنم دعا کنید.سنم متاسفانه هی داره بالا میره وهمچنان مجردم.واسم دعا کنید.خدافظ
من بدم میاد مثلا اگه مرد بیاد چی میشه 

یه حس دیگه ای داره وقتی بابای بچتو میبینی. البته این از فانتزیای 11 سال پیشم بود. اون موقع سنم کم بود الان پخته تر شدم 😌

 هر کسی امضامو دید میشه برای خونه دارشدنم یه صلوات بفرسته 🙏

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

فقط من دوست داشتم اولین ملاقات تو بیمارستان باشه که نشد. بیمارستان اصلا آقایونو راه نمیدادن

وقت ملاقات راه میدن ،یا اتاق خضوصی بگیری واسع من همسرم یسره کنارم بود یعدزایمان بچه داری میکرد منم ازش یادگرفتم

نفسم ،توزیباترین وخاص ترین هدیه خدا واسه منوبابایی هستی 🌙🌙خدا جونم شکرت

وقت ملاقات راه میدن ،یا اتاق خضوصی بگیری واسع من همسرم یسره کنارم بود یعدزایمان بچه داری میکرد منم ا ...


اره منم اتاق خصوصی گرفتم شوهرم همش پیشم بود ولی شب و دیگه نگم برات چه اوضایی بود مامانم موند پیشم چون مادر بزرگم هم بیمارستان بود از اونجا اومده بود خسته بود هر دومون خوابمان میومد ساعت ۳ شب زنگ زدیم خالم اومده بچه نگه داشته ما هم خوابیدیم

[QUOTE=171710523]وقت ملاقات راه میدن ،یا اتاق خضوصی بگیری واسع من همسرم یسره کنارم بود یعدزایمان بچه داری میکرد منم ا ...[/QUOTE.                  تو شهر شوهرم کلا راه نمیدن هر بیمارستانی باشه. ولی تو شهر خودم اینجوری نیست راه میدن 

 هر کسی امضامو دید میشه برای خونه دارشدنم یه صلوات بفرسته 🙏
فقط من دوست داشتم اولین ملاقات تو بیمارستان باشه که نشد. بیمارستان اصلا آقایونو راه نمیدادن

یعنی چی مگه اقایون چشونه مسخره بازی درمیارن عوضیا  

در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش   یه مردادیه جذاب   
شوهر کنی یجور نکنی یجور دیگه.😕😕خدا مشکل شمام حل کنه🤲🤲 توایرانه انقدر پدرمادرا سرشون توکار بچه ه ...

بعضی حرفهای داییت دزسته پدرومادر که تا همیشه نیستن بالاخره باید شوهرکنی سن که بره بالا خواستگارت متفاوت میشه آدم سن بالا میاد برات اذیت میشی

خدایا فرزنذانم را خودت از هر بلایی محافظت بفرما
شک به چی خب؟

شک به همه چی😢😭😭😭چشام باز نمیشه انقد زار زدم.خدا اصلا منو نمیبینه.انگار نه انگار بندشم من؟؟؟😔😔😔

الان شوهرم زنگ زده که قسم و آیه بخور ۳روز پیش از روی عمد و قصد واینستادی سرلخت جلوی در واحد؟؟

میگم والا به خدا من اصلا کنار بودم مشخص نبود میگه دومیلیمتر درو هل دادم بازم تو نرفتی کتار.اگه باد بزنه باز شه چی؟؟

به خدا دیگه بریدم دعا کنید بمیرم و خلاص.

استارتر ببخشید تاپیکتو خراب کردم حلالم کن

یعنی چی مگه اقایون چشونه مسخره بازی درمیارن عوضیا  

چمیدونم کلا همه بیمارستاناشون اینجوری بود تا اونجایی که من میدونم

 هر کسی امضامو دید میشه برای خونه دارشدنم یه صلوات بفرسته 🙏
چمیدونم کلا همه بیمارستاناشون اینجوری بود تا اونجایی که من میدونم

زنم از شوهرش جدا میکنن اینا دیگه کین😏

در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش   یه مردادیه جذاب   
بعضی حرفهای داییت دزسته پدرومادر که تا همیشه نیستن بالاخره باید شوهرکنی سن که بره بالا خواستگارت متف ...


اصلا نمیخوتم شوهر کنم هیچ وقت.که بخوام بعداتوسن بالا شوهر بکن وبه کیس داغون بله بدم.همه که نبایدازدواج کنن.میخوام تنها باشم سر پیریم خودم باپای خودم میرم سالمندان

میخوام اگه مجبورم کردن همینو قبول کنم داداشم که زن گرفتن تشریف مبارکشونو بردن منم طلاق میگیرم میرم کشوری که فضولی دوروبرم نباشه ریخت فامیل و برادرو همسایه و پدرومادرو نبینم.زبونم لال بچه ایم دنیا اومد میدم باباش.باباش بزرگش کنه

در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۲ کاربریم به خواست خودم لغو شد خیلی دوست داشتم بازم بمونم اما اینجا کاملا وقتمو میگرفت. نمیتونستم مدیریت کنم همش اینجا بودم.این چند سال که اینجا بودم از همه کار وزندگیم افتادم ودرجا زدم..دوسه تا کاربری دیگم داشتم که اونا قبلا توسط نی نی یار تعلیق شد.سه،چهار سال توی این سایت بودم.گاهی اوقات عصبی بودم وممکنه با کسی بد برخورد کرده باشم یا حرف بدی زده باشم.امیدوارم اگه کسی بوده که از دستم عصبانی بوده وهست اگه‌مقدوره براش منو ببخشه وحلالم کنه.برای خوشبختیم، برای سلامتی وطول عمر خودم ومادرم وهمینطور واسه ازدواجم با یک ادم مناسب وابرومند وخوشبخت شدنم دعا کنید.سنم متاسفانه هی داره بالا میره وهمچنان مجردم.واسم دعا کنید.خدافظ
شوهر کنی یجور نکنی یجور دیگه.😕😕خدا مشکل شمام حل کنه🤲🤲 توایرانه انقدر پدرمادرا سرشون توکار بچه ه ...

عزیزم سن منم ۲۵ بود ریختن سرم فامیلا مامان بابام ،دلشوره ای بهم انداختن ک فقط خدا میدونه چی کشیدم گفتم دیگه میترشم درسمم تموم شده بود کارم پیدا نمیشد ،اولین نفری که یه مقدار اوکی اومد بنظرم جواب دادم الانم زیاد ازش راضی نیستم،ولی اینم بخت من بود دیگه ،اگه ادمی مناسب بود برو ازدواج با ادم مناسب میتونه شیرین باشه

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

What about ism

viiop | 13 ثانیه پیش
2791
2779
2792