وای چه حوصله ای داشتین هر روز ناهار شام میرفتین خونشون!ما هم طبقه پایینشونیم ولی هفته ای یبار یا شاید دو هفته یبار ناهار و شام بریم در بقیه مواقع فقط سر میزنیم
جدایی بهتره.. آخه غذاها رو هرکی یخ جور میپزه ،یکی روغنی دوست داره یکی کم نمک و..
نه اینطوریا هم نیست شوهرم تمام مجردی هاش به باباش کمک کرد ازصبح تا ۱۰ شب سرکار بود تمام خرج خونه اونارو میداد حتی هزارتومن پس انداز نکرد خواهراش و باباش به من گفتن الان پدرشوهرم چون دید شوهرم پس اندازه نداره گفت بیاین بالا بخورین منم غذا درست کنم خونشون تمیز کنم وگاهی از مادرشوهرم پرستاری میکنم
درست میشه نگران نباش یکم باید تحمل کنی
اخه ترو خدا این مسخره بازیا چیه
جدا باشید ولی شام و نهار بیاید بالا...
مگه مهده کودکه
چرا از اول رک و راست حرف خودتون رو نمیزنید...
نمی‌دونم عزیزم بازم شرایط هر کسی فرق می‌کنه
واسه منم همین بود شوهرم کل خونه مامانش اینارو کوبید دوباره ساخت وسایلاشون همه روووو عوض کرد چ شیک ترین لوازم گذاشت ک الان با خونه کنه نوعروس برابری می‌کنه
ولی خب زمان مجردی بوده و ب من و زندکیش تعهدی نداشته انتظارم نداشتم خانوادش بیان پس بدن یا جبران کنن آروم آروم خودمون ساختیم زندگی رو .الانم شما اگه میخان کمکتون کنن از دست نده حالا نمیخای بری با مهربانی بگو وبال گردن نمیشیم
کلا رفتارت از اول برام عجیب بوده مه قبول کردی اگه قرار باشه بریم خونه پدرومادرا همیشه و ناهار و شام که دیگه چرا ازدواج میکنیم پس لذت استقلال داشتنو کی قراره بچشیم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
