دیروز دکتر بودیم زیاد معطل شدیم از وقتی نشستیم یه خانم 35 ساله تقریبا که خوش اندام و خوش قیافه بود زول زد به شوهرم !!! هی من خیره میشدم بهش تا خجالت بکشه اما انگار من جای اون بودم اون جای من ! انقدر تحقیر آمیز و با نفرت نگام میکرد. جلوی چشمم به شوهرم اشاره میکرد . اخر سر پاشدیم رفتم اونطرف تر پاشد بازم اومد جلومون وایستاد . خیلی زمونه بد شده گرگا ریختن بیرون تا همسرامونو بدزدن .
خیلی حس بدی داشتم. همش میگفتم اگه شوهرم تنها باشه و همچین موقعیتی پیش بیاد یعنی چکار میکنه ... جای من بودین چکار میکردین .